تفاوت بین شتاب دهنده‌ها و انکوباتورها چیست؟

شتاب‌دهنده‌ها و انکوباتورها روش‌های خوبی برای رشد کسب‌وکار استارتاپ‌های نوپا ارائه می‌دهند. در اینجا برخی تفاوت‌های مهم بین شتاب‌دهنده و مراکز رشد استارتاپ را بیان می‌کنیم.

موسسان استارتاپ‌های برای شروع درست، به کمک شتاب‌دهنده ویا مراکز رشد احتیاج دارند.

گاهی مفهوم اصطلاحات «شتاب‌دهنده» و «مراکز رشد»، یکسان به‌نظر می‌رسد. هرچند تفاوت‌های کمی بین آنها وجود دارد، که موسسان نوپا باید برای برنامه‌ریزی و اجرای کار به آنها توجه کنند.

هم شتاب‌دهنده‌ها و هم مراکز رشد، فرصت‌های خوبی به کارآفرینان ارائه می‌دهند. موسسان برای رشد سریع کسب‌وکارشان کمک دریافت می‌کنند و اغلب برای جذب سرمایه‌گذاران بهتر برای استارتاپشان، شانس بیشتری دارند. برنامه‌ها برای موفقیت استارتاپ‌ها، چارچوب متفاوتی دارند.

با بررسی اهداف هرکدام از این برنامه‌ها شروع می‌کنیم. «شتاب‌دهنده‌ها» باعث تسریع در رشد یک شرکت می‌شوند، درحالی که «مراکز رشد»، با امید به ایجاد یک کسب‌وکار ویا شرکت جدید، ایده‌های خلاقانه را پرورش می‌دهند. بنابراین، شتاب‌دهنده‌ها بر رشد کسب‌وکارها تمرکز دارند، درحالی که مراکز رشد اغلب بر نوآوری متمرکز می‌باشند.

هرجند هر دوی این برنامه‌ها در کانون‌های استارتاپی مانند دهکدۀ سیلیکون (Silicon Valley) محبوب شده‌اند، اما اکنون در سراسر جهان یافت می‌شوند. گرچه بیشتر مردم این برنامه‌ها را با استارتاپ‌های فناوری مرتبط می‌دانند، اما آنها انواع مختلفی از شرکت‌ها را می‌پذیرند.

شتاب‌دهنده‌­‌ها

یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های بین شتاب‌دهنده‌ها و استارتاپ‌ها، چگونگی تشکیل برنامه‌هاست. برنامه‌های شتاب‌دهنده اغلب بازه‌های زمانی تعیین می‌کنند، که شرکت‌ها از چند هفته تا چند ماه با گروهی از مربیان کار می‌کنند تا کسب‌وکار خودشان را ایجاد کرده و در صورت ایجاد هر مشکلی آن را حل کنند. وای کامبینیتور (Y Combinator)، تک استارز (Techstars) و برندری (Brandery) از شتاب‌دهنده‌های شناخته شده هستند.

برای کار با شتاب‌دهنده‌ها باید درخواست داد، اما برنامه‌های برتر بسیار گزینشی عمل می‌کنند. وای کامبینیتور، حدود 2% از درخواست‌های دریافتی و تچ استارز معمولاً 10 مورد از 1000 درخواست را می‌پذیرد.

شرکت‌های نوپا معمولاً در برابر تعداد کمی سهام، مقدار کمی سرمایۀ اولیه دریافت کرده و به شبکۀ گسترده‌ای از مربیان دسترسی پیدا می‌کنند. شبکۀ مربیان – که معمولاً از هیئت اجرایی استارتاپ، سرمایه‌گذاران اولیه، کارشناسان صنعتی و دیگر سرمایه‌گذاران خارجی تشکیل می‌شوند- اغلب بزرگ‌ترین آینده‌نگری برای شرکت‌ها هستند.

شبکۀ مربیان کوچک نیست. برای مثال، حدود صدها مربی در برنامه وجود دارد.

آرون هریس (Aaron Haris)، شریک وای کامبینیتور، می‌گوید که از کارآمدی همیشگی شتاب‌دهنده‌ها مطمئن نیست، اما موفقیت وای کامبینیتور بدلیل روشی است که با آن ایجاد انگیزه می‌کند.

هریس می‌گوید، « بیشتر این موفقیت‌ها به همسوسازی تشویقی برمی‌گردد». « یک برنامۀ خوب تمامی بخش‌ها را همسو می‌کند- در وای کامبینیتور، تمامی شرکایی که با شرکت همکاری دارند، در موفقیت آنها سهیم هستند. ما تا آنجا که بتوانیم سردرگمی‌ها را محدود می‌کنیم. جلسات غیرضروری را حذف کرده و آنها را مجبور به کار کردن در فضای شلوغ نمی‌کنیم.»

در پایان برنامۀ یک شتاب‌دهنده، احتمالاً شما در روز ارائه که سرمایه‌گذاران و رسانه‌ها نیز حضور دارند،  تمامی استارتاپ‌ها از گروه‌های مختلف را ببینید. در این مرحله، کسب‌وکار به خوبی توسعه یافته و مورد بررسی قرار گرفته‌است.

مایک بات (Mike Bott)، مدیرکل برندری، بیان می‌کند که « هدف شتاب‌دهنده کمک به استارتاپ‌ها برای انجام پروژه در مدت شش ماه است، که در حالت عادی ممکن است انجام آن تا دو سال طول بکشد. ». « اگر شما شتاب‌دهندۀ مناسبی انتخاب کنید، در آخر متوجه خواهید شد که استارتاپ شما در کدام مرحله، تیم و جایگاه تجاری خود را پیدا می‌کند.»

انکوباتور (مراکز رشد)

مراکز رشد با شرکت‌ها (یا کارآفرینانی) شروع به‌کار می‌کنند که هنوز نوپا هستند و طبق برنامۀ زمانی فعالیت نمی‌کنند. اگر شتاب‌دهنده‌ها را مانند یک گلخانه برای گیاهان کوچک تصور کنیم که بهترین شرایط را برای رشد گیاهان ایجاد می‌کند، مراکز رشد بهترین دانه و خاک را برای جوانه زدن و رشد گیاه مهیا می‌کنند.

درحالی که تعدادی مراکز رشد مستقل وجود دارند، اما برخی از آنها توسط شرکت‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار اولیه، شرکت‌های دولتی و شرکت‌های بزرگ حمایت مالی می‌شوند. برخی از مراکز رشد فرآیند  درخواست دارند، اما برخی دیگر ایده‌هایی هستند که توسط افراد مختلف معرفی می‌شوند. یک مثال خوب برای مراکز رشد، ایده‌آل لب (Idealab) است.

بسته به حامی مالی، مراکز رشد می‌توانند بر موضوعات خاص تمرکز کنند. برای مثال، مرکز رشدی که توسط یک بیمارستان حمایت مالی می‌شود، فقط به‌دنبال استارتاپ‌های فناوری سلامت است.

در بسیاری موارد، استارتاپ‌هایی که در برنامه‌های مراکز رشد پذیرفته می‌شوند، به مناطقی دیگری جابه‌جا می‌شوند تا با شرکت‌های به‌خصوصی کار کنند. در مرکز رشد، شرکت ایده‌اش را اصلاح می‌کند، برنامۀ تجاری خود را ایجاد می‌کند، بر روی تناسب محصول و بازار کار کرده و مسائل مربوط به مالکیت معنوی و شبکه در محیط استارتاپ را شناسایی می‌کند.

در مراکز رشد معمول، شرکت‌ها در یک محیط اشتراکی فعالیت می‌کنند، اجارۀ ماهانه پرداخت می‌کنند، تحت نظارت هستند و با جامعۀ محلی درارتباط می‌باشند.

همکاری، بزرگ‌ترین بخش تجربۀ کار در مراکز رشد است، که فضای مشترک کاری برای هر کسب‌وکار جداسازی شده و برای استفاده از امکانات هزینه پرداخت می‌شود. برخی از شتاب‌دهنده‌ها یک فضای مشترک کاری مهیا می‌کنند، اما بیشتر آنها یک دفتر خصوصی در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهند ویا اجازه می‌دهند خود شرکت‌ها دفتر کاری برای خود تهیه کنند.

مربی تچ استارز، تروی هنیکف (Troy Henikoff)، می‌گوید: « بیشتر مراکز رشد یک فضای کاری مشترک در اختیار شما قرار می‌دهند، واگر شما تیم بزرگی داشته‌باشید ممکن است برای شما آزاردهنده باشد. ». « در ابتدا که تعداد اعضا کمتر است، این شرایط خوب است اما در مراحل بالاتر داشتن دفتر کاری خصوصی مقرون به صرفه‌تر است.»

حرف آخر

هم شتاب‌دهنده‌ها و هم انکوباتورها، فرصت‌های خوبی در اختیار شرکت‌های نوپا قرار می‌دهند و ایده‌های استارتاپ‌ها را در مسیر درست هدایت می‌کنند. اما به خود شما بستگی دارد که از کجا شروع می‌کنید.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *