10 روش جهت تبدیل شدن به رهبری بهتر
یاد بگیرید که چگونه رهبر خوبی باشید تا مشارکت و موفقیت تیم خود را بهبود ببخشید.
- یادگیری چگونه رهبر خوبی بودن، میتواند بر موفقیت تیم، سازمان و خودتان تا اندازه زیادی اثرگذار باشد.
- برای رهبری کارآمد بودن، باید انگیزه های فردی، نقاط قوت و نقاط ضعف خود را بشناسید.
- رهبران بزرگ با تسهیل ارتباطات آزاد، تشویق رشد و توسعه کارکنان و بازخورد دادن و دریافت بازخورد، با تیم خود ارتباط برقرار میکنند.
هر شخصی میتواند در گوشهای از دفترکار خود بنشیند و امور را به دیگران بسپارد، اما رهبری کارآمد چیزی فراتر از آن است. رهبران کارآمد نه تنها بر اعضای تیمی که مدیریت می کنند، اثرات بسیاری دارند، بلکه بر مجموعه شرکت خود نیز تأثیرگذارند. کارکنانی که تحت رهبری رهبران بزرگ کار میکنند، خوشحالتر، موثرتر و به سازمان خود بیشتر وابستگی دارند-پیامد گسترده آن در سود و زیان کسب و کارتان تأثیر دارد.
دانا براونلی، بنیانگذار مبانی حرفهگرایی، به روزنامه نیودیلی گفت: «من فکر می کنم رهبر بزرگ کسی است که بتواند اوضاع اطرافیان خود را بهبود بخشد. آزمونهای لیتموس زیادی برای رهبر بزرگ وجود دارد، اما من در واقع به اطرافیان آنها نگاه میکنم: آیا در حال رشد هستند؟ رهبران بهتری میشوند؟ انگیزه دارند؟ و مانند آن.»
اگر به اطراف خود مینگرید و میبینید اعضای تیم شما در کار خود بیانگیزه یا دچار رکود شدهاند، شاید زمان آن رسیده است که راهبردهای خود را دوباره ارزیابی و اصلاح کنید. به گفته براونلی، رفتارهای ذیل، نشانههایی هستند که شاید راهبرد رهبری ضعیفی داشته باشید.
- هیچ فردی از تیم شما از ظرحهای شما در ماه گذشته انتقاد نکردهاست.
- نسبت به بقیه اعضای تیم، زمان بیشتری را صرف برنامهریزی جهت پیشرفت شغلی میکنید.
- دست کم سه مکالمه غیرکاری در هفته با یکی از اعضای تیم نداشتهاید.
- اگر اعضای مختلف تیم از سه اولویت اصلی شما در سال سوال کنند، پاسخهای متفاوتی دریافت میکنند.
- اعضای تیم نگران شکست هستند.
مطالعه اخیر توسط مرکز رهبری خلاق (CCL) نشان داد که به طور تقریبی 38 درصد بیشتر از نیمی از رهبران، در 18 ماه اول شکست میخورند. رهبران میتوانند با درآمیختگی راهبردهای رهبری خوب در اعضای تیم در نیل به اهدافشان انگیزه ایجاد کنند و از این آمار شگفتآور دوری کنند.
با مدیران عامل، مدیران و کارشناسان رهبری صحبت کردیم تا بیاموزیم که راهبردهای رهبری چیست و چگونه میتوانید آنها را ادغام کنید.
1. در ارتباطات صادقانه و آزاد شرکت کنید
یکی از مهمترین مولفههای رهبری کارآمد، ایجاد خط ارتباطی آزاد با اعضای تیمتان است. سانجی پاتولیا، بنیانگذار و مدیر شرکت تکلوجیک بیان کرد که صداقت و شفافیت شما باید الگوی سایر اعضای تیمتان باشد.
همچنین بیان کرد: «زمانی مسئول تیمی از افراد هستید، اهمیت دارد که روراست و صادق باشید. شرکت و کارکنان شما بازتابی از خودتان هستند و اگر رفتار صادقانه و اخلاقی را به مانند ارزش کلیدی انجام دهید، تیم شما نیز از آن تبعیت خواهد نمود.»
براونلی اضافه نمود که رهبران بزرگ قادر هستند تعاملات خود و سبکهای ارتباطی خود را متناسب با شرایط و اعضای تیم و بر اساس ترجیحات فردی، سفارشیسازی کنند. «این بدان معناست که آنها زمان میگذارند تا به این موضوع پی ببرند که هر کدام از اعضای تیم کدام حالت ارتباطی را ترجیح میدهند- برای مثال، شخص پیامکی، ایمیلی، تلفنی یا چهره به چهره هستند؟ همچنین شنوندگان خوبی هستند و به افراد دیگر علاقه مخلصانه دارند.»
نشاندادن مهارتهای ارتباطی فعال و شفاف میتواند در میان تیم شما اعتماد ایجاد کند و سبب بهبود روحیه سازمانی گردد. روسلان فضلیف، مدیرعامل و بنیانگذار ارائه دهنده راهحلهای تجارت الکترونیک اکوید، بیان کرد که حائز اهمیت است که در تمامی ارتباطاتتان، بیش از هر چیز دیگری راستگو وصادق باشید.
او بیان داشت: «سبکهای رهبری بسیاری وجود دارد. درست و غلطی وجود ندارد، اما اصالت وجود دارد و ساختگی نیست. رهبر جعلی پیرویی ندارد.»
آموزههای کلیدی: حفظ ارتباط بیغل و غش و صادقانه، کارکنان شما را ترغیب میکند تا مقابله به مثل کنند. هر یک از اعضای تیم میتواند سبک ارتباطی مختلفی داشته باشد، در نتیجه حائز اهمیت است که ارتباطات خود را متناسب با افراد، سفارشی کنید.
2. با اعضای تیمتان ارتباط برقرار کنید
رهبری مجموعهای از افراد، به حس اعتماد و درک دوسویه میان رهبر و اعضای تیم آنها نیاز دارد. جهت نیل به این هدف، رهبران میبایست یاد بگیرند که ارتباط برقرار کنند.
تری «استارباکر» سنت ماری، نویسنده و مشاور رهبری، بیان نمود « برای اینکه رهبری «انسانتر» باشید به مثبت بودن، هدف، یکدلی، مهربانی، تواضع و عشق نیاز دارید. این ویژگیهای کلیدی شما را در مسیر ارتباط واقعی با دیگر اعضای تیم قرار میدهد.»
همچنین اظهار داشت: «ایجاد ارتباط واقعی و شخصی با هم تیمیهایتان لازمه ایجاد اعتماد مشترک جهت ایجاد فرهنگ قوی عملکردی، توام با وظیفهشناسی و مثالزدنی است.» سنت ماری همچنین بیان نمود: « در چنین فضای فرهنگی، تیم میتواند به کسبوکاری موفق، تیمی شاد و رهبری رضایتبخش دست یابد.»
در برقراری رابطه با دیگر اعضای تیم، بر دانستن شخصیت آنها، خواستهها، نقاط قوت، نقاط ضعف, عادتها و اولویتها متمرکز شوید. این موضوع میتواند به شما نگرشی درباره هدفها و انگیزههای آنها بدهد.
پاتولیا اظهار داشت که رهبران موفق به تیمهای خود این امکان را میدهند که استقلال خود را افزایش دهند و مطابق نقاط قوت شخصی بر ارزش خود بیافزایند. «توانایی شناخت نقاط قوت افراد در تیم و دادن فرصت به آنها جهت مسئولیتپذیری و پاسخگویی، نه تنها بر اعتماد کارکنان را به خود و رهبرشان میافزاید، نیز سبب بهبود عملکرد آنها میشود.»
3. اعضای تیم را به رشد فردی و پیشرفت شغلی تشویق کنید
رفتار کردن مانند مشوق تیم، بخش مهمی از رهبری کارآمد است. باید در موفقیت و پیشرفت آنها سرمایهگذاری کنید.
کری اولریچ، بنیانگذار شرکت مشاوره منابع انسانی گروه آبراچی، بیان کرد اگر رهبران باید هر چند هم کم، برای رشد کارکنان خود بودجه تخصیص دهند.
همچنین عنوان کرد: «با گزینههای مختلف مانند گزینههای مبتنی بر تقاضا و گزینههای مجازی، فرصت کافی برای استمرار یادگیری مهارتهای جدید یا توسعه فردی کنونی میگردد، او گفت: کارکنان خود را برای وقت گذاشتن جهت یادگیری و استفاده آن در کار توانمند کنید.»
افزون بر سرمایهگذاری مالی در رشد کارکنان خود باید سرمایهگذاری احساسی انجام دهید. جان رامپتون، بنیانگذار و مدیرعامل کلندر، بیان کرد رهبران بزرگ کارکنان خود را با دادن فرصتهای چالش برانگیز و راهنمایی به آنها در صورت لزوم، برای رشدکردن، توانمند سازند.
او گفت: «برای انگیزهبخشی و ترغیب کارکنان، راهبرد رهبری در مورد توانمندسازی دیگران این است که آنها بهترین کار خود را انجام دهند و چالشهای جدید را در پیش رو داشته باشند.» همچنین بیان کرد: « کارکنان چالش@ها را دوست دارند و در غلبه بر آنها احساس رضایت میکنند. خواه مشتری سرسخت، فروش دشوار، وضعیت سخت یا هر چیز دیگری باشد، همیشه خوب است که به آنها امکان دهیم تا وارد این چالشها شوند.»
هنگامی که رهبران به کارکنان خود باور داشته باشند و به آنها فرصت یادگیری و رشد دهند، آنها از میزان کاری که میتوانند انجام دهند، شگفتزده میشوند. از تخصیص وظایف و تشویق به آزادی و خلاقیت نهراسید.
4. نگرش مثبت داشته باشید
همان میزان که رهبران آرزو میکنند که عملیات روزانه تیمشان بتواند خوب پیش رود، به موانع گاه و بیگاه برخورد میکنند که میتواند سوء برداشتی کوچک یا خطای اساسی باشد، نحوه مدیریت شما در شرایط منفی، نشاندهنده مهارتهای رهبری شما است.
رابرت مان، نویسنده کتاب «سنجش رهبر» (آی یونیورس، 2013)، در هر شرایطی روی خوبی تمرکز کنید. «قبل از اینکه شناسایی این که چه چیزی باعث ناراحتی شما میشود، به سه چیز مثبت در مشکل نگاه کنید. هرچه بیشتر به مشکل مثبت نگاه کنید، افراد نیز واکنش مثبتتر به آن نشان میدهند.»
مان در پژوهش خود فهمید افراد پس از اشاره به چیزهایی که در وضعیت مشکل ساز از آنها خوشحال هستند، آن را مشکل جدی نمیبینند و بهتر میتوانند با روشناندیشی فکر کنند و مشکل را حل کنند. همین مسئله درست است و رهبر باید راهبرد خود را بهبود بخشد. اگر شما یا یکی از اعضای تیم متوجه شدید اقدام خاصی که انجام دادهاید موثر نیست، برخی از کارهایی که در گذشته کارا بوده است را مشخص کنید.
پاتولیا افزود تمرکز بر راهحلها به جای مشکلات، میتواند به حفظ مشارکت مثبت تیم کمک کند. او بیان کرد: «به احتمال زیاد محیط مثبت باعث ایجاد نیروی کار متعهدتر و بهرهورتر میشود. رهبر خوب با نمایش اشتیاق و اعتماد به نفس، تأثیر آنها را در محیط کاری خود میبیند.»
5. به جای دستوردادن به کارکنان خود آموزش دهید
رهبر کارآمد میداند چگونه به دیگران آنچه که لازم است را نشان دهد، نه اینکه فقط به زبان بیاورد. لوک ایوریو، رئیس و مدیرعامل مؤسسه تعالی حرفهای در مربیگری (IPEC) بیان کرد که رهبران باید اعضای تیم خود را به سوی محیط کاری مبتنی بر همکاری و مشارکتیتر هدایت کنند- نه فقط با چرب زبانی.
او گفت: «اگر افراد را کنترل می کنید تا کارهای خاصی را به شیوههای خاصی انجام دهند، سطح مشارکت مورد نظر خود را نخواهید داشت. مربیگری کمک به افراد در شناسایی انتخابهایی است که پیش رو دارند. افراد (پس از آن) حس تعلق سازمانی بیشتری را در مسیر پروژه به دست میآورند.»
رامپتون، به جای با فریاد دستوردادن به اعضای تیم، بیان کرد که رهبران خوب باید به وسیله آموزش دیگران را به رشد ترغیب کنند. او گفت: «اگر رهبران هرگز به آنها چیزی یاد ندهند، افراد رشد نمیکنند. رهبران باید آموزش دهند تا بتوانند رهبران جدیدی پرورش دهند که جای آنها را بگیرند»
6. اهداف و انتظارات کارکنان را بهصورت روشن تعیین کنید
تعیین اهداف و انتظارات کارکنان به صورت روشن در موفقیت کارکنان تیم شما مهم است. هنگام تعیین این اهداف، کارکنان را تشویق به پرسیدن سوال و دربافت بازخورد کنید. سهیم کردن آنها در این فرایند میتواند موجب افزایش مشارکت شود.
آمیش شاه، رئیس آلتر کریتد دیاموندز بیان کرد: «رهبران خوب همچنین چشمانداز شرکت را شرح میدهند و چگونگی اهداف هر عضو تیم را متناسب با آن تعیین میکنند.»
او گفت: «برای اینکه رهبری انگیزاننده و الهامبخش باشد، باید به تیم خود در مورد چشمانداز خود آگاهی دهند. این موضوع به کارمندان کمک میکند تا نتیجه نهایی را که کار آنها بخشی از آن است، درک کنند. هنگامی که اهداف به وضوح تعیین شد، همه میتوانند پیشرفت را پیگیری کرده و دستاوردها را به روشی ملموس شناسایی کنند.»
اولریش همچنین به طور کلی بر اهمیت شرح چگونگی تأثیر این اهداف بر سازمان تأکید کرد. او گفت صرف نظر از سطح ارشد، هر کارمند باید بتواند بیان کند نحوه عملکرد او چگونه موفقیت شرکت را پشتیبانی میکند.
اجازه ندهید که اهداف اعضای تیم ثابت باشد. به طور دورهای اهداف را در صورت لزوم برای اصلاح یا تنظیم مجدد آنها مورد بررسی قرار دهید. این به اعضای تیم شما نشان میدهد که اکنون حضور دارید و از کار آنها خبر دارید.
نکته: در هنگام تنظیم این اهداف، کارمندان را به پرسش و دریافت بازخورد از آنها تشویق کنید که می تواند موجب افزایش مشارکت شود.
7. در مورد عملکرد بازخورد مستقیم ارائه دهید
تاسو دووال، مدیرعامل و بنیانگذار شبکه استعدادیابی آزاد تاپتال بیان کرد که بازخورد مستقیم و صادقانه -حتی اگر انتقادی باشد- بهترین روش جهت هدایت تیم شما در مسیری درست است. همچنین باید بهطور دقیق بدانید که کسبوکار شما به کدام سو میرود تا بتوانید توصیههای درستی به آنها ارائه دهید.
دووال گفت: «اگر شما روراست نباشید، افراد نمیدانند که شما بهدرستی درباره آنها و کار آنها چه فکری میکنید و آنها هرگز قادر به بهبود نخواهند بود. اگر شما از مسیر دقیقی که شرکت شما به آن سو میرود آگاهی ندارید، مهم نیست که تا چه اندازه به کارکنان و تیم رهبری خود در رابطه با عملکرد فردی خود ارتباط برقرار کردهاید، هنگام تصمیمگیری و اقدامات، بلاتکلیف میمانند. هنگامی که این اصول اساسی وجود داشته باشد، مهلتها، برنامههای منظم محصول، بررسی عملکرد، ساختار و فرایندها به آسانی قابل اجرا است.»به علاوه ارائه بازخورد سازنده و بررسی عملکرد، دستاوردهای کارمندان را برجسته میکند. اگر یکی از اعضای تیم کار مهمی انجام داد، بگذارید بقیه بدانند. پیروزی آنها را جشن گرفته و از آنها به خاطر سخت کوشی قدردانی کنید. آمیش شاه بیان کرد: «تقدیرکردن مثبت، محیطی آکنده از بهرهوری ایجاد میکند. قدردانی از موفقیتها با تشریح چگونگی تأثیر آن بر کسبوکار، به جای خنجر از پشت، نه تنها دلگرم کننده است، بلکه به فرد نیز کمک میکند تا در طولانی مدت بهتر عمل کند.»
8. از رهبر خود بازخورد بخواهید
اعضای تیم شما تنها کسانی نیستند که میتوانند از بازخورد صادقانه بهرهمند شوند. خودارزیابی درست از رهبری شما میتواند دشوار باشد، در نتیجه مربیان، متخصصان دیگر و حتی کارکنان خودتان در ارزیابی کارآمدی شما ارزشمند هستند. طبق گفته سنت ماری، صحبت با دوستان و همسالان میتواند بینش لازم را درباره سبک و رویکرد رهبری خودتان به شما بدهد.
مربیگری رهبری همچنین میتواند به شما در پیداکردن بخشهایی که در آن نیاز به پیشرفت دارید، به شما کمک کند. فردی حرفهای که به شما کمک کند، طرحی برای نیل به اهداف رهبری خود تهیه کنید و بتواند به تنهایی انگیزه بخشتر از کتابها و سمینارها باشد.
ایوریو گفت: «مربیگری به رهبران این امکان را میدهد که ارتباط برقرار کنند و (تغییراتی) در زندگی واقعی اعمال کنند. برای یکپارچهسازی، بررسی و تفکر عمیق نیاز به زمان دارید و اگر آن مراحل را طی نکنید، تغییری باثبات نخواهید داشت.»
فضیلف تأیید و خاطرنشان كرد كه تیم شما میتواند نگرش نقادانهای در مورد روشهایی که ممکن یا ناممکن هستند به شما بدهد و اینکه بر چه موانعی باید غلبه کنید تا به موفقیت برسید.
9. برای ایدههای جدید آماده باشید
رهبران خوب هوش هیجانی در درک و پذیرش این تغییر اجتنابناپذیر دارند. به جای تلاش در حفظ وضع موجود تنها به خاطر ثبات، آماده پذیرش تغییر و نوآوری باشید. آماده پذیرش ایدههای جدید و روشهای تفکر جایگزین باشید. هر شخصی نگرش منحصر به فرد را مطرح میکند و این چیزی است که میتوان از آن استفاده کرد و ناامید نشد.
آمیش شاه گفت: «هنگامی برای شنیدن افکار پیرامون خود آماده هستید، زمانی است که پذیرای هر فرصت و ظرفیتی میشوید. پایان همه چیز را ببینید. بفهمید در طول مسیر چه خطاهایی رخ خواهد داد، اما اگر چیزی درست کار نکرد، سعی کنید قبل از اینکه آن را حذف کنید، چرایی و چگونگی آن را متوجه شوید.»
هنگام حل مشکل، اعضای تیم را تشویق کنید تا نظر خود را ارائه دهند. هنگامی که کارکنان احساس کنند میتوانند به صورت آشکار طرحهای جدیدی مطرح کنند، فضای نوآوری، مشارکت و موفقیت واقعی میتواند حاکم شود.
آموزههای کلیدی: کارمندان خود را تشویق کنید تا ایدهها و دیدگاههای جدیدی را مطرح کنند. با این کار، تیم خود را برای نوآوری بیشتر و سرمایهگذاری در توسعه شرکت، توانمند میسازید.
10. انگیزه خود را درک کنید
اگر شخصی در موقعیت رهبری نقش خود را «فقط شغل» تلقی کند، ظاهرسازی است. برای اینکه رهبری کارآمد باشید، به انگیزه درست نیاز دارید. آیا انگیزه شما پول است یا اعتباری که برای شما مهم است، یا فقط صمیمانه میخواهید به مردم الهام بخشید که تمام تلاش خود را انجام دهند؟
سنت ماری به رهبران توصیه کرد که در واقع از خود بپرسند که چرا میخواهند رهبر باشند. «به رهبری به عنوان افتخار و حرفه نگاه میکنم. اگر از نظر قلبی حس میکنید که رهبری سرنوشت شماست و در این دنیا تفاوت ایجاد خواهید کرد، قطعاً دارید از جای مناسبی شروع میکنید.»
اولریش گفت علاوه بر دانستن آنچه که به شما انگیزه میدهد، مهم است بدانید چه چیزی باعث کاهش انرژی شما میشود. «شناخت نقاط قوت و نقاط ضعفتان به شما کمک میکند تا تیم خود را متنوع کنید و مجموعه کاملی از مهارتها به دست آورید. این موضوع به شما کمک میکند تا افراد مانند خود را استخدام نکنید و دور خود را با افرادی که مانند شما نیستند احاطه کنید.»
سبک رهبری شما در نحوه تعامل شما با کارکنان نقش دارد و باید به خوبی ارزیابی شود. نه سبک رهبری مختلف وجود دارد و بهترین رهبران قادر به تطبیق هر سبک با موقعیتها و کارکنان خود هستند. اگر در اکنون نقش رهبری دارید و مطمئن نیستید که در برخی از این ویژگیها در کجا قرار دارید، میتوانید یک آزمون خودارزیابی رهبری سریع را از آکادمی با شجاعت پیش برو برای ارزیابی تواناییهای رهبری خود بگیرید.
به یاد داشته باشید که رهبری خوب زمان میبرد. اگرچه برخی از افراد به طور طبیعی تمایل به مهارتهای رهبری خوبی دارند، اما این چیزی است که هر شخصی میتواند آن را بیاموزد و بهبود ببخشد. با کار سخت، فداکاری و برنامهریزی راهبردی میتوانید تیم خود را به سوی موفقیت سوق دهید.
پاسخها