۷ عنصر استراتژی موفق شهر هوشمند

استراتژی شهر هوشمند

  • روند سریع شهرنشینی
  • فشاری که رشد جمعیت بر سیستم، زیرساخت و خانه‌سازی می‌آورد
  • چالش‌های حرکتی و تراکم
  • چالش اقلیم
  • آلودگی هوا، آب و اصول بهداشتی
  • انرژی و پایداری
  • فناوری‌هایی که به سرعت در حال تغییر هستند
  • رقابت و توانایی جذب استعدادهای جهانی

استراتژی شهر هوشمند می‌تواند در حل این چالش‌ها و فائق آمدن بر آن‌ها کمک کننده باشد، اما فقط در صورتی که با دقت و به شکل راهبردی به آن فکر شده باشد. در شتاب‌دهنده نوآوری شهرهای هوشمند در ملبورن، نمایندگانی از شهرهایی از سرتاسر جهان گرد هم جمع شدند تا ایده‌های خود درباره برنامه‌ریزی شهرهای هوشمند را در طول نشستی درباره استراتژی شهر هوشمند به اشتراک بگذارند.

در توسعه استراتژی شهر هوشمند ۷ عنصر را باید عمیقاً در نظر داشت:

نوشتن طرح استراتژی

چندین نفر از اعضای نشست به اهمیت روی کاغذ آوردن برنامه شهر هوشمند به شکلی که بتواند تلاش‌های آینده را هدایت کند، اشاره کردند. برخی ارکان بنیادی که شهر باید آن‌ها را در نظر داشته باشد عبارتند از:

  • اسناد استراتژیک: دیدی کلی از آن‌چه شهر می‌خواهد با تلاش‌های شهر هوشمند به آن برسد. این سندی آرمانی است که نتایج بزرگی که شهر به دنبال دستیابی به آن‌ است را در اهداف مشخص اجتماعی چون خانه‌سازی، پایداری، حمل‌ونقل، حاکمیت، یا هر نتیجه دیگری که برای شهر اهمیت دارد فهرست می‌کند. همه تلاش‌های شهر هوشمند به وسیله سند استراتژیک هدایت می‌شوند.
  • استراتژی دیجیتال: نقشه راهی اصول محور برای درک این‌که شهر چگونه پروژه‌های دیجیتال و فناوری را پیاده‌سازی می‌کند. این سند می‌تواند حاوی مواردی چون نحوه استفاده شهر از فناوری برای پشتیبانی از کسب‌وکارها، ایجاد طرح خدمات مشتری محور، ایجاد نوآوری‌های اخلاقی، و جلب کردن دیجیتالی جامعه باشد.
  • استراتژی کشسانی: استراتژی کشسانی با هدف شناسایی آسیب‌پذیری‌های شهر تهیه می‌شود. این جایی است که مسائل اصلی شهر تعریف می‌شوند، که موجب اطلاع از پروژه‌های شهر هوشمندی می‌شود که شهر به دنبال اجرای آن‌هاست.
  • برنامه فناوری/استارت‌آپ: برنامه استراتژی شهر هوشمند موفق نیازمند ورودی‌ها و راهکارهایی از سوی اکوسیستم فناوری و استارت‌آپی شهر است. این برنامه شناسایی می‌کند که چگونه شهر از آن اکوسیستم پشتیبانی می‌کند و نوآوری را پرورش می‌دهد.

انتخاب مدل حاکمیتی

درحالی‌که پاسخی قطعی برای اینکه چه مدل حاکمیتی برای استراتژی شهرهای هوشمند «صحیح» است وجود نداشت، همه اعضای نشست موافق بودند که باید تحقیق کرد و مدلی انتخاب نمود که به شهر در انجام پروژه‌های شهر هوشمند کمک کند.

برای مثال شهر ملبورن اداره شهر هوشمند را به عنوان واحدی مرکزی ایجاد کرده است که به حمایت از به انجام رساندن برنامه شورا با استفاده از فناوری هوشمند کمک می‌کند. مدل هوشمند دوبلین شامل نمایندگانی از چهار مقام محلی و شورای شهر دوبلین است که گرد هم می‌آیند تا تصمیم‌گیری کنند چه چیز برای شهر بهترین است. در همین حال، سیدنی رویکردی توزیع‌شده‌تر و نامتمرکز‌تر را به کار گرفته است، گرچه که این امر کار تخصیص بودچه برای پروژه‌های شهر هوشمند در سرتاسر جهان کمی سخت‌تر می‌کند.

مدل‌های حاکمیتی متعددی وجود دارد که شهرها می‌توانند انتخاب کنند. بنابراین، مهم است که شهرها تحقیق کنند که چه مدل‌هایی وجود دارد، و کدام یک برای آن شهر خاص به بهترین شکل کار می‌کند.

تمرکز بر مردم و مسائل

همه اعضای نشست توافق داشتند که استراتژی شهر هوشمند باید بر این امر متمرکز باشد که مشتری کیست و پروژ‌ه‌های شهر هوشمند چگونه قرار است به آن‌ها نفع برساند.

این کار شامل کار کردن با شهروندان و انجمن‌ها برای شناسایی «منوی چالش‌ها» می‌شود – مسائلی که بیشترین اهمیت را برای مردم در شهر دارد.

«مسئله تکنولوژی نیست، مسئله مردم هستند»

آن‌گاه فناوری و مسائل بر اساس مورد و این‌که چگونه می‌تواند چالش‌ها را برای مردم  حل کند مورد قضاوت قرار می‌گیرند.

رویکرد شهروند-محور یا مردم-محور یعنی هر پروژه شهر هوشمند در همه گام‌ها بر اساس این‌که چگونه به شهروندان سود می‌رساند، ارزیابی می‌شود.

ببینید فناوری کجا تطابق دارد

همان‌طور که در بالا گفته شد، یک استراتژی شهر هوشمند قوی باید همیشه ابتدا بر مردم و مسائل متمرکز باشد. تنها آن زمان است که فناوری را ارزیابی می‌کنید تا ببینید کجا تطابق دارد.

پیش‌تر به این صورت بود که شهرها چیزهایی را در جستجوی راهکار به عنوان فناوری به کار می‌گرفتند. شرکت‌های بزرگ سیستم‌های تحت مالکیت خود را به شهر تحمیل می‌کردند، بدون این‌که مقامات به درستی بررسی کرده باشند نیاز شهر واقعاً چیست، شهروندان چه می‌خواهند، و آن فناوری چگونه بر اجتماع اثر می‌گذارد.

گمان می‌کنم نقش فناوری، نحوه تعریف شهر هوشمند و استفاده از داده‌ها، باید به دستور کار جهانی برگردد، و آن دستور کار این است که آیا استفاده از این داده‌ها قرار است نابرابری‌ها را تقویت کند یا واقعاً قرار است در مبارزه با آن کمک کننده باشد.

استراتژی عاقلانه شهر هوشمند نیازمند این است که شهرها بر علیه این امر مبارزه کنند. شهرها باید اول از خود بپرسند چه مسائلی را می‌خواهند حل کنند و آن‌گاه بررسی کنند که این راهکارها چگونه می‌تواند از فناوری‌های موجود یا در حال پیدایش به دست آید.

از نظر فناوری، استراتژی شهر هوشمند نیازمند این است که شهر به تعریف این امر بپردازد که «شهر هوشمند» برای آن‌ها به چه معناست زیرا هیچ تعریف واحدی وجود ندارد. شهر همچنین باید تعیین کند چگونه به جمع‌آوری داده خواهد پرداخت و چگونه از آن برای منفعت رساندن به شهروندان و مبارزه با نابرابری‌ها به جای تقویت نابرابری استفاده خواهد کرد.

بیشتر بخوانبد: شهر هوشمند چیست؟

به‌کارگیری رویکرد مشارکتی

شهر نمی‌تواند به تنهایی همه چالش‌هایش را حل کند، این نکته‌ای بود که چندین بار در طول نشست مورد اشاره قرار گرفت.

ملبورن، حوزه نوآوری ملبورن را به عنوان‌ شراکتی میان شهر ملبورن، دانشگاه RMIT و دانشگاه ملبورن با هدف توسعه نوآوری‌های شهری که به شهروندان نفع می‌رساند ایجاد کرده است.

در همین حال، دوبلین از طریق یک برنامه تحقیقات نوآوری درگیر بازار شده است. این شهر چالش‌ها را اداره می‌کند به این صورت که یک مسئله مشخص شهرها را در بازار ارائه می‌کند تا ببیند کسب‌وکارها چه راهکارهایی را می‌توانند برای آن ارائه کنند. شهر تا به این‌جا با 42 استارت‌آپ کار کرده و با دادن مقدار اندکی پول به این نوآوران برای اجرای یک طرح آزمایشی و مبلغ بیشتری برای این‌که در صورت موفقیت طرح آزمایشی کارهای بیشتری انجام دهند 1.5 میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده است.

به شکل مشابه، پیمان جهانی سازمان ملل متحد برنامه‌ای شهری را جهت تلاش برای گرد هم آوردن بخش خصوصی و شهرها برای یافتن راهکارهای مشترک برای چالش‌ها و سپس یافتن سرمایه‌گذاری‌هایی که راهکارها بتواند به صورت واقعی پیاده‌سازی شود، اجرا می‌کند.

همکاری نکته کلیدی در استراتژی موفق شهر هوشمند است، گرچه شرکت‌کنندگان در نشست می‌گویند که شهر همیشه باید قلب آن باشد. شهر صدایی مستقل است که منافعی قطعی در شرکت‌های فناوری، مراکز تحقیقاتی یا شرکای تجاری ندارد. با وجود شهر در قلب کار، شهروندان موضوع تمرکز همه پروژه‌های شهر هوشمند باقی می‌مانند. همان‌گونه که یکی از اعضای نشست اشاره کرد، «شهر را در مرکز قرار دهید و برای موفقیت همکاری کنید.»

ایجاد بستر آزمایشی

زمانی که مشارکت کنندگان مشخص شدند، گام بعدی در بسیاری از استراتژی‌های شهر هوشمند، ایجاد بستری آزمایشی برای آزمودن فناوری‌های جدید و ارزیابی توانایی آن برای حل چالش‌های شهر است.

ملبورن یک آزمایشگاه شهری دارد که فرصت‌ها را بررسی می‌کند و سپس راهکارهایی را ایجاد کرده و مورد آزمون قرار می‌دهد. برای نمونه، آنان با طیفی از شرکت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری،‌ استارت‌آپ‌ها و محققان برای کاوش 5G و ROT و اهمیت آن برای شهر کار کرده‌اند.

به شکل مشابه، دوبلین «بارانداز»‌هایی را با سرمایه‌گذاری 3 میلیارد دلاری برای ایجاد حوزه ای جهت پیمایش فناوری‌ها و فرصت‌های جدید ایجاد کره است. انجام این کار چندین سال زمان برده است و نیازمند همکاری بوده است،‌ اما نتایج آن امیدبخش بوده است.

یادگیری و اشتراک‌گذاری

در نهایت بسیاری از شرکت کنندگان نشست اشاره کردند که استراتژی موفق شهر هوشمند همیشه باید شامل اشتراک‌گذاری آن‌چه شهر یاد می‌گیرد و یادگیری از دیگر شهرها نیز باشد.

همان‌طور که اشاره شد، شهرها با چالش‌های مشترک بسیاری مواجهند، بنابراین آن‌چه در یک شهر کار می‌کند احتمالاً در شهر دیگر نیز با موفقیت انجام خواهد شد، بدون این‌که هر شهر تلاش کند «چرخ را از اول اختراع کند».

«نکته کلیدی این است که شما هرگز قرار نیست آن مسائل را به تنهایی حل کنید، قرار بر همکاری است»

یادگیری از اشتباهات و اشتراک‌گذاری موفقیت‌ها نحوه‌ای است که شهرها می‌توانند با هم به سمت جهانی قوی‌تر و سرشار از نوآوری‌های شهر هوشمند حرکت کنند.

شتاب دهنده نوآوری شهرهای هوشمند در ملبورن، رویدادی است که به مقامات شهری از جای‌جای جهان اجازه داده است گرد هم جمع شوند تا از هم بیاموزند و با هم به اشتراک بگذارند. همان طور که یکی از شرکت‌کنندگان نشست اشاره کرد، «این‌ نوع از رویدادهاست که تغییر ایجاد می‌کند، گفتگوها و شراکت‌هایی که شما می‌سازید.»

این‌ها دیدگاه‌هایی از شتاب‌دهنده نوآوری شهرهای هوشمند در ملبورن 2019 بود.

منبع

مطالعه مقالات بیشتر در وبلاگ مدرسه کسب‌وکار تکاپو

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *