تغییر نگرش در امور مالی کسب و کار خانوادگی
وقتی حرف از امور مالی میشود، هیچ کسبوکار خانوادگی تا ابد گاوصندوق پر از پولی نخواهد داشت. زمان ما را مجبور به گرفتن تصمیمات فوری میکند. زمانی که یک کسبوکار خانوادگی به نسل سوم و چهارم میرسد، معمولاً منابع مالیشان ته کشیده و مالکان باید دوباره فکری به حال امور مالی کسبوکار بکنند.
هرچه کسبوکار بزرگتر و عمر خانواده بیشتر شده، برخی امور نیز اجتنابناپذیر میشود. کسبوکار خانوادگی حتی با داشتن بهترین برنامهریزی نیز باید فکری به حال مالیاتهای بر ارث بکند. کسبوکار باید تغییر کرده و متحول شود. ایجاد یا توسعه کسبوکار به سرمایه نیاز دارد و به احتمال زیاد، در این زمان، یک یا چند تن از اعضای خانواده قصد فروش سهامشان را دارند. همه این مسائل مالی باعث ایجاد تقاضا برای سرمایه در این کسبوکارها میشود که معمولاً این تقاضا از حد منابع شرکتهای خانوادگی خصوصی بیشتر است.
میدانیم که چون بیشتر کسبوکارهای خانوادگی میخواهند استقلال خود را حفظ کنند، معمولاً از برخی از راههای واضح برای افزایش پول نقد، پیدا کردن سرمایهگذاران خصوصی خارجی یا سرمایهگذاری و یا گرفتن شریک مشترک اجتناب میکنند. علاوهبراین، این افراد در مقابل دریافت وامهایی بزرگتر از مقداری که قبلاً گرفتهاند، مقاومت میکنند. راه دیگر فروش بخشی از سهام کسبوکار است که گرچه زیاد غیرمعمول نیست اما بیشتر خانوادهها از این گزینه خوششان نمیآید.
مسئله اصلی این است که بیشتر خانوادهها باید نگرش خود را (الگوهای امور مالی خود را) درباره امورمالی کسبوکار تغییر دهند تا سرمایه مورد نیازشان که پیش از این به آن احتیاجی نداشتهاند را پیدا کنند. برای انجام این کار، اعضای خانواده باید از منطقه امن و شیوه کاری خود فراتر روند. برای مثال شیوه سنتی «بدهی ممنوع» ممکن است دیگر کاربردی نباشد.
گزینه دیگر این است که نگاه راهبردی متفاوتی به کسبوکارتان داشته باشید. با گذشت زمان ممکن است کسبوکارتان را تغییر داده و اینگونه به سرمایه کمتری نیاز داشته باشید. برای مثال اگر برای ساخت تأسیسات یا خریداری تجهیزات جدید برای کسبوکارتان به سرمایه کلانی نیاز دارید، در این شرایط ممکن است که کسبوکارتان را از ساخت و مالکیت تجهیزات به کسبوکاری که تجهیزات و تأسیسات شرکت دیگری را اداره میکند، تغییر دهید. دقیقاً کاری که شرکت ماریوت (Marriott corporation) انجام داد. یک گرداننده هتل حرفهای متوجه است که برای اداره هتلها نیازی به این نیست که مالک آنها باشد. در عوض، شرکت ماریوت اسم و برند خود را روی هتلهایی که مالک آنها نبود، گذاشت و از اداره هتلها سود برد.
یکی دیگر از کسبوکارهای خانوادگی که به شیوه سنتی از سرمایه خود جهت تأمین مالی توسعه املاک و مستغلات برای کارایی بدره (portfolio) خانوادهشان استفاده میکردند، از دیگر افراد برای سرمایهگذاری در پروژههای خاصی، شروع به دعوت کردند. هزینههای مدیریت املاک و ساختوسازی که به پروژهها تعلق میگرفت تبدیل به منبع درآمد جدیدی شد.
ممکن است راهبردهایی برای رشد کسبوکار پیدا کنید که سرمایه کمتری نسبت به گذشته احتیاج داشته باشد. برای مثال، بهجای خرید املاک یا تجهیزات، آنها را کرایه کرده یا کسبوکارتان را به سمتوسوی کارهای تولیدی کمتر و خدماتی بیشتر سوق دهید. به عنوان مثال، کسبوکاری را میشناسیم که به جای ساخت یک کارخانه، برای تولید محصولات یک شرکت تأسیسات آمریکای لاتین قرارداد بسته است.
خانوادههای زیرک، آیندهنگر و موفق، از این موضوع آگاهاند که درنهایت به سرمایهای کلانتر از مقداری که در گذشته به شیوه سنتی به دست آورده، نیاز دارند. این خانوادهها معمولاً در سازگاری کسبوکار و نگرش خود بسیار خلاق هستند. آنها با استفاده از خلاقیت خود کسبوکار را به سمت و سویی برده که بتوانند با استفاده از ابزار متفاوت، سرمایه بیشتری نسبت به آنچه که در گذشته تصورش را میکردند، کسب کنند. برخی از آنها راههایی پیداکرده که بدون به خطر انداختن اهداف خود، از سرمایه دیگران استفاده کنند. برخی دیگر نیز ازلحاظ فرهنگی خود را تغییر داده تا گاهی برای وام گرفتن، شراکت یا فروش بخشی از سهام کسبوکارشان، راحتتر باشند. آنها بهخوبی میدانند که این روشها میتواند راهی برای حفظ و رونق بخشیدن به کسبوکار خانوادگیشان باشد.
گرچه شما برای ارتقای مهارتها و منابع مالیتان برای کار در بازارهای امروزه که پویا و متغیر هستند، قرار نیست تا نسل سوم و چهارم خانواده منتظر بمانید. بخشی از مسائل مالی بدون در نظر گرفتن اینکه کسبوکار در چه مرحلهای است، نیاز به توجه ویژه خانواده دارد؛ مسائلی ازجمله توجه به سیاستها و شیوههای تقسیم سود و اینکه چگونه بر توان نوآوری شرکت تأثیر میگذارند، چه استراتژیهای مالی باید برای تغییر و رشد کسبوکار دنبال کرد و از کجا میتوانید منابع مالی برای آینده، تأمین کنید. اگر در حال حاضر مدیر ارشد مالی تعلیمدیده و باتجربهای ندارید، همین حالا وقت آن است که به فکر استخدام چنین فردی باشید. بسیار حائز اهمیت است که به اعضای سهامدار خانواده که در جریان امور کسبوکار نبوده و با مفهوم «بازده سرمایه» (Return on investment) و «نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام» (debt-to-equity ratios) آشنا نیستند، کمک کرده و به آنها توضیح بدهید. یکی از مدیران اجرایی نسل سوم یک شرکت خانوادگی میگوید: «قبلا فکر میکردم که بحث بر سر شیوههای ارزشگذاری با پسرعموهایم بدترین کابوسم است، در حالیکه بعدا فهمیدم میتواند بسیار مفید و روشنگر باشد.»
پاسخها