نکات ضروری و مهم برای رهبری موثر و مناسب
شاید بتوان لغت رهبری را لغتی همراه با سوتفاهمات بسیار دانست. به احتمال زیاد این لغت یکی از عجیبترین لغتها و پدیدهها روی کره زمین است.
واقعیتی که اغلب ما در نظر نمیگیریم، تجربه رهبریکردن و مدیریت ما در مسائل و شرایط مختلف است. در ضمن، نباید فراموش کرد هیچ فردی بدون کسب تجربه در مدیریت و رهبری نمیتواند در این کار خبره شود. برای آن که به رهبری خبره و باوجدان تبدیل شویم به یادگیری و آموزش مستمر نیازمند هستیم. رهبری موثر
رهبران خوب هر آنچه را که دیگران قادر به مشاهده آن نیستند، شناسایی کرده و بر اساس آن عمل میکنند، و قطعا آنها بدون وجود چشمانداز رهبری نمیتوانستند در این کار موفق شوند. همینطور، رهبران اهل عمل توانایی کنش در شرایط سخت را دارند، علاوه بر مدیریت شرایط سخت، آنها توانایی کمک به همکاران، زیردستان، و دوستان خود برای غلبه بر چالشهای موجود در شرایط سخت را دارند.
با این حال، بارها گفته شده است که برای تبدیل شدن به رهبری موثر و موفق ضروری است از دانش، تجربه، تعهد، صبر، و از همه مهمتر مهارت مذاکره برای قانع سازی دیگران برخوردار باشیم. متاسفانه برخی افراد تصور میکنند رهبران، رهبر به دنیا میآیند، به همین منظور بد نیست به نقل قول معروف و تاثیرگذار” رهبران خوب متولد نمیشوند بلکه ساخته میشوند”، اشارهای داشته باشیم. در واقع، برای آن که به رهبری خوب و تاثیرگذار تبدیل شویم به فرآیند خودآموزی، تجربه کردن، آموزش و مطالعه مستمر نیازمند هستیم.
پنج مهارت هوش هیجانی
طبق گفته دانیل گلمن: “کارآمدترین رهبران شباهت مهمی به یکدیگر دارند، و آن هم برخورداری از هوش هیجانی بالا است.” او ثابت کرده است که هوش هیجانی حیاتیترین عنصر رهبری و مدیریت است. شخصی میتواند از بهترین آموزشها و تعلیمها برخوردار باشد، اما همچنان قادر به رهبری نباشد. طبق بررسیها، هوش هیجانی با عملکرد موثر رهبران بزرگ ارتباط دارد. طبق گفته گلمن: “آنچه منجر به تمایز رهبران موفق و موثر در مقابل دیگر رهبران میشود، ضریب هوشی یا مهارتهای فنی آنها نیست، بلکه هوش هیجانی بالا آنها است.” و این هوش هیجانی شامل پنج مهارت است.
-
خودآگاهی
خودآگاهی یعنی اطلاعاتی درباره نقاط قوت و ضعف، محرکههای انگیزهدهنده و تاثیرگذار خود بر دیگران داشته باشم.
-
خودکنترلی
کنترل و از بین بردن انگیزهها و خلق و خوهای منفی
-
انگیزه
رها نکردن انگیزه تا هنگام دستیابی به موفقیت
-
همدلی و یکدلی
درک احساسات مختلف دیگران
-
مهارت اجتماعی
ایجاد روابط قوی با دیگران به منظور سوقدهی آنها به مسیر مدنظر
حتی اگر تصور کنیم که برخی از افراد مقدار کمی از مهارتهای فوق را دارند، باید گفت آنها میتوانند از طریق سماجت، تمرین و گرفتن بازخورد از همکاران و یا مربیان خود مهارتهایشان را تقویت کنند.
فاکتورهای مورد نیاز مدیران صبور و موثر
حالا که با مواردی که منجر به خلق رهبری موثر و مدیر موفق میشوند، آشنا شدهایم، بد نیست به مقررات مورد نیاز مدیران صبور و موثر بپردازیم. چند سال پیش که به بررسی روابط رهبران و کارکنان میپرداختم به نکته جالبی رسیدم و آن هم اعتماد کامل کارکنان به رهبر صرفنظر از شرایط بود. جان ماکسول در کتاب خود در زمینه رهبری مدعی این بوده است که یک فرد از طریق دستیابی به 4 فاکتور درستکاری و صداقت، اعتبار و اطمینان، صلاحیت و شایستگی، دلسوزی و شفقت میتواند به فردی معتمد تبدیل شود.
در واقع، این چهار فاکتور به شما ایدهای درباره افراد قابل اعتماد میدهند، ممکن است در حال حاضر به بررسی افراد معتمدی که میشناسید بپردازید و چهار فاکتور ذکر شده را در شخصیت آنها شناسایی کرده باشید. به هرحال، شما از طریق تلاش برای بهبود 4 فاکتور ذکر شده میتوانید به رهبری معتمد و قابل اعتماد تبدیل شوید. بیایید کمی بیشتر به این 4 عامل بپردازیم:
-
درستکاری و صداقت
درستکاری و صداقت، ستون و پایه اعتماد است. گرچه، برای اغلب انسانها پذیرش اینکه افراد دروغ نگویند دور از ذهن است، اما صداقت و درستکاری فقط شامل دروغ نگفتن نیست. افراد درستکار، فریب مردم را امری درست نمیدانند، آنها درستکار و صادق بودن را انتخاب کردهاند و این مسئله منجر به افزایش اعتماد مردم به آنها میشود.
-
اعتبار و اطمینان
اعتبار و اطمینان در شخص شامل اعتماد در به اتمام رساندن کارها توسط فرد میشود. این امر نیازمند تعهد شجاعانه برای اطینان از حصول به هدف است. صداقت و اطمینان دو کلید اصلی برای ایجاد روابط قابل اعتماد هستند.
-
صلاحیت و شایستگی
صلاحیت و شایستگی به توانایی فرد در زمینه تحقق اهدافش از طریق به کارگیری دانش، مهارت، نوع رفتار، روابط و قضاوت صحیح اطلاق میشود. گرچه ممکن است به کارکنان با شایستگی کمتر اعتماد کنیم، اما اعتماد به رهبرانی که صلاحیت لازمه را ندارند، امری سخت و دشوار است. مخصوصا در شغلی همچون دانش علوم آزمایشگاهی پزشکی که زندگی بیماران به آن بستگی دارد.
-
دلسوزی و شفقت رهبری
دلسوزی و شفقت، رهبرانی که دلسوز هستند تفاوت بزرگی در نحوه عملکرد سازمانها ایجاد میکنند. مدیران و رهبران دلسوز و مهربان به نیازهای فردی اعضای شرکت/ سازمان خود توجه میکنند. آنها در پی ایجاد محیط کاری امن برای کارکنان خود هستند و خواهان به کارگیری روشهایی به منظور کاهش استرس محیط کار برای افزایش بازدهی خدمات کارکنان هستند.
کلام آخر
دانش شما به عنوان یک رهبر و مدیر براساس تجارب گذشته و حال، آخرین اخبار سازمانی و نحوه استفاده از آنها به منظور آموزش کارکنان شرکت یا سازمانتان ساخته میشود. درضمن، صرفا دانستن چیزی کافی نیست، بلکه باید تعادلی بین دانستن و عمل کردن به آنها وجود داشته باشد تا رهبری موثر داشته باشید.
رهبران و مدیران میتوانند از فاکتورها و عوامل فوق به منظور ایجاد محیطی امن، خلاق و با انگیزه برای کارکنان خود استفاده کنند. در ضمن، رهبران و مدیران جدید باید سازگاری زیادی با شرایط جدید و متفاوتی همچون شرایط همهگیری ویروس کرونا و قرنطینه داشته باشند، و از هوش هیجانی خود به منظور بهبود محیط و شرایط کاری خود بهره ببرند.
پاسخها