هنری چسبرو|تمام آن‌چه که باید در مورد نوآوری باز بدانید!

تجربه هنری چسبرو دربارۀ نوآوری باز

هنری چسبرو (Henry Chesbrough)، استاد دانشکده بازرگانی هاس (Haas Business School) ، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، و نویسنده کتاب «نوآوری باز: الزامی جدید برای ایجاد و سود بردن از فناوری (Open Innovation: The New Imperative for Creating and Profiting from Technology) (مطبوعات بازرگانی هاروارد) است. این مطلب درباره تجربه او در این زمینه نوآوری باز است و به‌طور کلی به مشکلات مدیریت نوآوری و به‌طور خاص به مشکلات نوآوری باز (open innovation) اختصاص دارد.

نوآوری باز چیست؟

نوآوری باز مفهومی است که هنری چسبرو آن را خلق کرده است. این مفهوم به‌طور مستقیم در شکاف بین کسب‌وکار و دانشگاه قرار می‌گیرد. از نظر مفهومی، این یک رویکرد غیرمتمرکز، مشارکتی‌تر و گسترده‌تر نسبت به نوآوری است. مفهوم نوآوری باز بر اساس این واقعیت آشکار شکل گرفته است که دانش مفید امروز به‌طور گسترده‌ای غیرمتمرکز است و هیچ شرکتی، فارغ از آن‌که تا چه اندازه توانایی یا وسعت داشته باشد، به تنهایی نمی‌تواند نوآوری مؤثری داشته باشد. با این وجود، در عین حال می‌توان گفت که نقش مهمی برای یک معماری فراگیر (overarching architecture) وجود دارد تا بتواند این فعالیت‌های به‌ظاهر متفاوت و مختلف را به یکدیگر متصل کند و مدل کسب‌وکار (که خود می‌تواند مشمول نوآوری شود) تعیین کننده ورودی‌ها و خروجی‌ها به یک شرکت است. بنابراین، نوآوری باز منابع زیادی برای مطالعه دانشگاهیان دارد و در 8 سال گذشته به معنای واقعی کلمه صدها مقاله دانشگاهی در مورد این موضوع نوشته شده است. نوآوری باز برای کسب‌وکارها راه سودآورتری است، و به این ترتیب نوآوری به شکل بهتری انجام خواهد گرفت. چرا که نوآوری باز می‌تواند هزینه‌ها را کاهش دهد، زمان ورود به بازار را تسریع کند، تمایز در بازار را افزایش دهد و جریان‌های درآمدی جدیدی را برای شرکت ایجاد کند. بنابراین فرصت‌های زیادی برای کسب‌وکار وجود دارد که از نوآوری باز سود ببرند. اکنون صدها شرکت در سراسر جهان دارای مدیرانی با عنوان شغلی مدیر نوآوری باز (Manager of Open Innovation) هستند. در حال حاضر ده‌ها شرکت نرم‌افزاری، واسطه و مشاور وجود دارد که محصولات و خدمات را در نوآوری باز ارائه می‌دهند. حضور این ارائه‌دهندگان نوآوری باز که تازه تاسیس نیز هستند، نشان می‌دهد که این مفهوم با آزمون بازار روبه‌رو شده است.

تعریف او نسبت به بسیاری از افراد دارای ظرافت بیشتری است. او معتقد است که نوآوری باز عبارت است از: «استفاده از جریان‌های ورودی و خروجی هدفمند دانش برای تسریع نوآوری داخلی و گسترش بازارها برای استفاده خارجی از نوآوری». نوآوری باز را می‌توان به‌عنوان نقطه مقابل رویکرد یکپارچه‌سازی عمودی سنتی درک کرد که بر اساس آن فعالیت‌های تحقیق و توسعه داخلی منجر به تولید محصولات توسعه یافته داخلی می‌شود و سپس این محصولات توسط شرکت توزیع می‌شوند. همان‌طور که تعریف او نشان می‌دهد، دو جنبه برای نوآوری باز وجود دارد. یکی جنبه « بیرون به درون» ( به‌این معنی است که شرکت‌ها به جای تمرکز بر محصولات و فروش، هدفشان ارائه خلاقانه محصول یا سرویسی با ارزش به مشتریان است.) است که در آن ایده‌ها و فناوری‌های خارجی وارد فرآیند نوآوری خود شرکت می‌شوند. این رایج‌‌ترین ویژگی شناخته شده نوآوری باز است. جنبه دیگر که کمتر شناخته شده است، بخش «درون به بیرون» است، جایی که ایده‌ها و فناوری‌های استفاده نشده و کم استفاده در شرکت اجازه دارند به بیرون بروند تا در فرآیندهای نوآوری دیگران گنجانده شوند.

بیشتر مطالعه کنید: 5 چالش نوآوری در کسب‌وکار

نوآوری باز و مدل کسب‌وکار

چگونه می‌توان فهمید که چه موضوعی را باید رها کرد تا به مفهوم موردنظر رسید. مدل کسب‌وکار یک شرکت خود پاسخ این سؤال‌ها را تعیین می‌کند. وقتی اعضای سازمان به‌دنبال ایده‌ها و فناوری‌هایی می‌گردند که با مدل کسب‌وکارشان مطابقت داشته باشد و ایده‌ها و فناوری‌های داخلی آنها که مناسب نیستند، گزینه‌های منطقی و مناسبی برای رفتن به بیرون هستند. بنابراین مدل کسب‌وکار یکی دیگر از عناصر کلیدی مفهوم نوآوری باز است.

همان‌طور که اسکیموها ده‌ها کلمه برای «برف» دارند، برخی افراد نوآوری باز را به روش‌های دیگری نیز تعریف می‌کنند. برخی ادعا می‌کنند که نوآوری باز، درست مانند نرم‌افزار متن باز (open source software) کار می‌کند. اما این‌طور نیست. مدل کسب‌و‌کار برای نوآوری، بخش کلیدی نوآوری باز است. دیگران فکر می‌کنند که نوآوری باز فقط مدیریت زنجیره تأمین است. این نیز درست نیست. نوآوری باز شامل بسیاری از بازیگران دیگری هم می‌شود که خارج از زنجیره‌های تأمین سنتی (مانند دانشگاه‌ها یا افراد) قرار دارند و این شرکت‌کنندگان در نوآوری باز ممکن است که گاهی تحت‌تأثیر قرار گیرند، اما اغلب هدایت یا مدیریت نمی‌شوند. برخی ادعا می‌کنند که نوآوری باز، نوآوری کاربر (user innovation به نوآوری توسط کاربران متوسط ​​یا کاربران مصرف‌کننده، به‌جای تأمین‌کنندگان اشاره دارد.) است. این نیز درست نیست. بااطمینان می‌توان گفت در نوآوری باز، کاربر بسیار مهم است، اما دانشگاه‌ها، استارتاپ‌ها، شرکت‌های تحقیق و توسعه و سرمایه‌های مخاطره‌آمیز نیز مهم هستند.

هنری چسبرو، پدر نوآوری باز

هنری چسبرو تعریف خود از نوآوری باز را بر تعریف دیگران ترجیح می‌دهد. او درباره این موضوع، او به معنای واقعی کلمه یک «کتاب» با موضوع نوآوری باز نوشته‌ است. اولین کتاب او با نام  “Open innovation” در اوایل سال 2003 منتشر شد و حدود 200 لینک دریافت کرد که بیشتر آن‌ها با این مضمون بودند: «شرکت X افتتاح مرکز نوآوری خود را در مکان Y اعلام کرد». کتاب او بسیار محبوب شد و در عرض چند سال، نوآوری باز توجه بیشتری را به‌خود جلب کرد. در تابستان 2010، زمانی‌که او همچنان در حال تحقیق در مورد نوآوری باز بود، بیش از 13 میلیون لینک دریافت کرد و این موارد به‌تمامی بیانگر مفهوم مدل جدیدی از نوآوری صنعتی بودند. به‌همین دلیل، ویکی‌پدیا اعتبار این اصطلاح را به او داد. بنابراین می‌توان او را پدر نوآوری باز دانست.

وبلاگ نوآوری باز

او  در این وبلاگ، می‌‍کوشد تا شکاف بین دانشکده‌های کسب‌وکار و خود کسب‌وکار را کاهش دهد. مدارس بازرگانی باید کسب‌وکارها را بهتر از امروز درک کنند و همچنین باید یافته‌های تحقیقاتی خود را به روش‌هایی ترجمه کنند که برای مدیران صنعتی قابل دسترسی باشد. کسب‌وکارها ممکن است در صورتی که وقت بگذارند، از این که متوجه شوند اطلاعات و مطالب بسیار مفیدی در سالن‌های آکادمی در جریان است، شگفت‌زده شوند. وبلاگ او مکانی است که برخی از این تبادلات می‌تواند ادامه یابد.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *