هرآنچه نیاز است دربارۀ کسبوکار خانوادگی (Family Business) بدانید!
کسبوکار خانوادگی (Family Business) به کسبوکاری گفته میشود که در آن حداقل دو نفر از اعضای خانواده شرکت داشته باشند و بیشترین سهم مالکیت و کنترل کسب و کار برعهدۀ اعضای خانواده باشد. کسبوکار خانوادگی (Family Business) یکی از قدیمیترین اشکال سازمانهای کسبوکار هستند. مزارع یکی از اولین نمونههای کسبوکار خانوادگی هستند، که در آنها زندگی شخصی و کاری درهم طنیده شدهاند. در محیط شهری یکی بودن محل کار و محل زندگی مغازهدار یا پزشک بسیار معمول بود و در صورت نیاز اعضای خانواده به او کمک میکردند.
از اوایل 1980، مطالعه برروی کسبوکارهای خانوادگی بهعنوان یک گروه خاص و مهم در تجارت، گسترش یافتهاست. امروزه کسبوکارهای خانوادگی، سهمی فعالانه و مهم در دنیای اقتصاد جهانی دارا هستند. براساس اعلام ادارۀ سرشماری آمریکا، حدود 90% کسبوکارهای آمریکایی، خانوادگی بوده و یا توسط خانوادهها کنترل میشود. محدودۀ اعضا از 2 تا 500 نفر در تغییر است، که تخمین زده میشود این کسبوکارها حدود نیمی از شغلهای ملی و نیمی از تولید ناخالص کشور را شامل میشوند. کسب و کارهای خانوادگی نسبت به سایر کسب و کارها مزایایی دارند، از جمله تمرکز آنها بر برنامۀ بلند مدت، تعهد آنها به کیفیت (که اغلب با اسم و رسم خانوادگی مرتبط است) و دقت و نگرانی آنها در مورد کارکنان. اما گاهی اوقات بهدلیل همپوشانی مسائل تجاری و خانوادگی،کسب و کارهای خانوادگی با مجموعهای از مسائل مدیریتی خاص مواجه میشوند.
چالشهای موجود در کسبوکار خانوادگی (Family Business)
میتوان کسبوکار خانوادگی (Family Business) را تعاملات بین دو سیستم جدا اما مرتبط – کسبوکار و خانواده- با محدودههای نامشخص و قوانین متفاوت درنظر گرفت. از لحاظ نموداری، این مفهوم را میتوان دو دایرۀ متقاطع در نظر گرفت. ممکن است کسبوکارهای خانوادگی شامل ترکیبهای مختلف اعضای خانواده در نقشهای مختلف شغلی باشد، از جمله همسران، والدین و فرزندان، خانوارهای گسترده و نسلهای گوناگون که سهامدار هستند، اعضای هیئت مدیره، شرکای فعال، مشاوران و کارکنان. اغلب ناسازگاریهای پیش آمده بهدلیل همپوشانی این نقشها بوجود میآید. برای مثال ممکن است روشی که افراد خانواده بهطور معمول به وسیلۀ آن باهم ارتباط برقرار میکنند، در مسائل تجاری نامناسب باشد. علاوه براین، ممکن است نگرانیها و رقابتهای شخصی، به محیط انتقال یافته و باعث ضرر و زیان شوند. برای موفق شدن کسب و کار خانوادگی، باید راههای ارتباطی باز بوده، ابزارهای برنامهریزی راهبردی بکار برده شده و در صورت نیاز از کمک مشاوران نیز استفاده شود.
کارکنان خانوادگی یا غیرخانوادگی
مسائلی وجود دارد که اکثر کسبوکارهای خانوادگی هرازگاهی با آن مواجه میشوند. ممکن است بهدلیل ناسازگاریهای خانوادگی در این شغلها، فرصتهای محدود برای پیشرفت و نیز رفتارهای خاصی که مورد توافق اعضای خانواده است، جذب کردن و حفظ کارکنان غیرخانوادگی مشکلزا باشد. بهعلاوه، ممکن است برخی از اعضای خانواده از ورود کارکنان غیر خانوادگی به شرکت آزرده شده و از قصد باعث آزار رسیدن به این کارکنان شوند. اما این کارکنان میتوانند با اظهارنظرهای منصفانه در مسائل مختلف، باعث ایجاد ثبات در کسب و کارهای خانوادگی شوند. رهبران کسبوکارهای خانوادگی میتوانند از طریق گفتگو با افرادی که قصد استعفا دارند، دلیل این تغییر را دانسته و برای جلوگیری از وقوع این اتفاقات اقداماتی انجام دهند.
صلاحیت استخدام
بیشتر کسبوکارهای خانوادگی در شناسایی دستورالعملها و صلاحیتها برای اعضای خانوادهای که دوست دارند در این کسبوکار سهیم باشند، مشکلاتی دارد. برخی از شرکتها سعی میکنند تا در شریک شدن برخی از اعضای خانواده مانند خویشاوندان سببی، محدودیتهایی ایجاد میکنند تا ناسازگاریهایی که ممکن است ایجاد شوند، به حداقل برسد. ممکن است گاهی کسب و کارهای خانوادگی در استخدام خویشاوندان و دوستان نزدیکی که فاقد مهارت و استعدادی هستند که برای کسبوکار کمککننده باشد، تحت فشار باشند. اگر این افراد استخدام شوند، حتی اگر وجود آنها برای شرکت هزینهبر بوده و یا با نمایش رفتار ضعیف، انگیزۀ دیگر کارکنان را کاهش دهند، اخراج آنها بسیار دشوار خواهد بود. سیاست سختگیرانه در استخدام افراد و نیز تایید صلاحیت درست برای پر کردن جاهای خالی شغلی، میتواند برای جلوگیری از این مشکلات به شرکت کمک کند، اما بهشرط اینکه این سیاستها بدون هیچ استثنایی بکار گرفته شوند. اگر شرکتی مجبور شود فردی با مهارت کمتر استخدام کند، تحلیلگران توصیه میکنند تا آموزشهایی برای افزایش استعدادهای کاربردی ارائه شده و از کارمندان غیرخانوادگی در آموزش و نظارت بهره گرفته و به آنان پروژههایی که برخورد منفی با دیگر کارکنان را کاهش میدهد، ارجاع دهند.
حقوق و مزایا
یکی دیگر از چالشهایی که گاهیاوقات کسب و کارهای خانوادگی با آن مواجه میشوند، پرداخت حقوق و تقسیم سود میان اعضای خانواده است که در شرکت سهیم هستند. برای اینکه کسب و کارهای کوچک بتوانند رشد کنند، باید درصد نسبتاً بالایی از سود را برای توسعۀ شرکت اختصاص دهند. اما برخی اعضای خانواده، بهخصوص آنهایی که سهامدار شرکت هستند ولی برای شرکت کار نمیکنند، ممکن است مخارجی را که سود دریافتی آنها را کاهش میدهد، نبینند. این مورد یکی از مسائل مورد اختلاف در بیشتر شرکتهای خانوادگی بوده و سرمایهگذاریهای بیشتر برای کسب موفقیت را دچار مشکل میکند. برای تضمین اینکه درآمد بدست آمده در میان کارکنان خانوادگی و غیرخانوادگی بهصورت عادلانه تقسیم میشود، رهبران کسب و کار باید دستورالعملهای صنعتی را به شرح وظایف شغلی مرتبط کنند. درصورت نیاز به دادن پاداش به برخی از کارکنان، بتوان از مزایای جانبی یا توزیع اعتبار استفاده کرد.
جانشینپروری
یکی از چالشهای مهم مرتبط با کسبوکارهای خانوادگی، موضوع جانشینپروری است- تعیین فردی که در هنگام بازنشستگی ویا فوت نسل کنونی، رهبری ویا مالکیت شرکت را برعهده خواهد گرفت. راهحل اصلی برای پیشگیری از از مسائل احتمالی، تعیین یک برنامۀ مشخص است. یک خلوت خانوادگی یا یک جلسه در محیطی بیطرف بدون هیچ سردرگمی و حواسپرتی میتواند وسیلهای برای باز کردن بحث در مورد اهداف خانوادگی و برنامهریزی برای آینده، تعیین زمان برای تغییرات و آمادگی برای خروج نسل کنونی و ورود نسل جدید باشد. اگر انتخاب جانشین به تاخیر بیافتد، خویشاوندان مسنتر که هنوز در شرکتهای خانوادگی فعال هستند، ترجیح میدهند وضعیت کنونی را حفظ کنند. این افراد در برابر تغییرات مقاومت کرده و با هرگونه ریسکپذیری مخالفت میکنند، که مانع رشد شرکت میشود. رهبران کسب و کار باید مرحله به مرحله این افراد را از کارهای روزانۀ شرکت حذف کرده و آنها را به شرکت در فعالیتهای بیرونی تشویق کرده و کاری کنند تا این افراد برخی از سهامهایشان را فروخته و یا تبدیل کنند و یا شرکت را بهگونهای بازسازی کنند که تاثیر این افراد حداقل شود.
رهبران کسبوکارهای خانوادگی باید کاری کنند تا از افتادن در اینگونه تلهها پیشگیری نمایند. داشتن اهداف شفاف، داشتن برنامهریزی برای دستیابی به این اهداف، سلسله مراتب تعریفشده برای تصمیمگیری، برنامۀ رسمی برای جانشینی و راههای قوی ارتباطی از وقوع بسیاری از مشکلات و مسائل جلوگیری میکند. تمامی اعضای خانواده که در کسبوکار شریک هستند باید بدانند که مسئولیت و حقوق آنها در خانه و محل کار، متفاوت میباشد. اگر روابط و اهداف خانوادگی در خانه اولویت داشته باشد، در محیط کار موفقیت تجاری پراهمیت خواهد بود.
چیزی که گاه و بیگاه در تمامی کسب و کارها اتفاق افتاده و ناسازگاریهای اجتنابناپذیری در میان اعضای خانواده نیز ایجاد میکند، دخیل کردن احساسات در کار میباشد، که در این صورت بایستی مدیر دخالت کرده و برای حفاظت از سود شرکت، تصمیماتی بگیرد. مدیر باید بهجای حمایت از هرکدام از طرفین مشاجره، برای تمامی کارکنان روشن کند که هیچیک از مشکلات شخصی آنها نباید مانع انجام کار شود. این رویکرد باید از حیله و نیرنگ کارکنان جلوگیری کند. حتی ممکن است مدیر کسبوکار، تشکیل جلسات منظم را مفید دانسته و تمامی توافقات و دستورالعملها را مکتوب کند.
رهبران کسبوکارهای خانوادگی میتوانند برای جلوگیری از گرفتار شدن در این دامهای مشترک، اقدامات مختلفی انجام دهند. داشتن بیانیه روشن از اهداف، برنامهای سازمانیافته برای دستیابی به اهداف، سلسله مراتب مشخص برای تصمیمگیری، برنامه مستقر برای جانشینی و خطوط ارتباطی قوی به جلوگیری از بروز بسیاری از مشکلات احتمالی کمک میکند. همه اعضای خانواده که در این کسبوکار مشارکت دارند باید بدانند که حقوق و مسئولیتهای آنها در خانه و محل کار متفاوت است. در حالی که روابط خانوادگی و اهداف در خانه اولویت دارند، موفقیت کسبوکار در کار اولویت است.
وقتی احساسات به روابط کاری نفوذ میکند، اتفاقی است که هر از گاهی در همه کسبوکارها رخ میدهد و درگیریهای اجتنابناپذیری بین اعضای خانواده به وجود میآورد، در این مواقع مدیر باید مداخله کند و تصمیمات عینی لازم را برای محافظت از منافع شرکت بگیرد. مدیر باید به جای اینکه در یک اختلاف طرف شخص یا گروه خاصی را بگیرد، برای همه کارمندان روشن کند که اختلافات شخصی اجازه دخالت در کار را ندارند. این رویکرد باید کارکنان را از شوخی و بازیهای سیاسی برای دستیابی به موقعیت بازدارد. برای رهبر کسبوکار همچنین میتواند داشتن جلسات منظم با اعضای خانواده و نوشتن کلیه توافقات تجاری و رهنمودهای سیاستگذاری مفید باشد.
فرایند برنامهریزی
برنامهریزی راهبردی- با محوریت اهداف خانوادگی و اهداف کسب و کار- برای موفقیت کسبوکارهای خانوادگی ضروری است. در حقیقت، ممکن است برنامهریزی برای کسبوکارهای خانوادگی نسبت به دیگر کسبوکارها دشوارتر نیز باشد، زیرا در اکثر مواقع خانوادهها بیشتر دارایی خود را درگیر کسب و کار میکنند. به دلیل اینکه علت بیشتر این ناسازگاریها، ناهمخوانی اهداف کسب و کار و خانواده است، برنامهای برای تنظیم این اهداف و نیز راهبردی برای دستیابی به آنان مورد نیاز است. بهترین برنامه، برنامهای است که درمیان نیازهای خانواده و کسب و کار تعادل ایجاد کند، تا همه از آن سود برند.
بیشتر مطالعه کنید: 5 ویژگی کسبوکارهای خانوادگی بادوام
برنامهریزی خانوادگی
در برنامۀ خانوادگی، برای گسترش آییننامۀ وظایف که دلایل متعهد بودن آنان به کسب و کار را توضیح میدهد، تمامی اعضای ذینفع توافق میکنند. مجاز بودن اعضای خانواده برای اشتراک اهداف، نیازها، اولویتها، نقاط قوت و ضعف و توانایی همکاری، برنامۀ خانوادگی به ایجاد بینش و تصوری متحد از شرکت کمک میکند، که در طرز برخورد افراد در آینده راهنما خواهد بود.
جلسهای ویژه که خلوت یا مشاوره خانوادگی نامیده میشود، میتواند فرآیند ارتباطی را هدایت کرده و با ارائۀ محلی برای اعضای خانواده که بتوانند نظرات خود را به اطلاع همه رسانده و برای آینده برنامهریزی کنند، آنها را تشویق به مشارکت میکند. با شرکت در خلوتهای خانوادگی، کودکان میتوانند اطلاعات بهتری در مورد فرصتهای کسب و کار بدست آورده، در مورد مدیریت منابع آموزش دیده و ارزشها و سنتها را درک کنند. همچنین این کار فرصتی برای بحث در مورد مشکلات و مسائل نیز ایجاد میکند. موضوعاتی که میتوان در جلسات مشورتی خانوادگی مطرح کرد، شامل این موارد هستند: قوانین ملحق شدن به کسب و کار، رفتار اعضای خانواده که در کسب و کار مشغول هستند ویا مشغول نیستند، قوانین مربوط به خویشاوندان سببی، شاخصهای ارزیابی و پرداخت، مالکیت سهام، راههای ایجاد امنیت مالی برای نسل قدیمی، آموزش و توسعۀ نسل جوان، تصور ذهنی جامعه از شرکت، انساندوستی، فرصتهایی برای کسبوکارهای جدید و علایق متنوع اعضای خانواده. هدایت جلسات مشورتی خانوادگی میتواند چرخشی باشد و یا میتوان یک فرد دیگری را بهعنوان مشاور استخدام کرد.
برنامهریزی کسبوکار
برنامهریزی برای کسب و کار با تعیین اهداف بلندمدتی که خانواده برای خود و کسبوکارشان درنظر گرفتهاند، شروع میشود. سپس رهبران کسبوکار، این اهداف را بخشی از راهبردهای تجاری قرار میدهند. در برنامهریزی کسب و کار، مدیران نقاط ضعف و قوت شرکت را نسبت به محیط آن تجزیه و تحلیل میکنند که شامل ساختار سازمانی، فرهنگ و منابع است. مرحلۀ بعد شامل شناسایی فرصتها برای شرکت است تا این فرصتها را پیگیری کرده، نقاط قوت و ضعف آنها را مشخص کرده و خطرات احتمالی را پیشبینی کنند. درنهایت، فرآیند برنامهریزی با ایجاد آییننامۀ وظایف، مجموعه اهداف، مجموعهای از راهبردهای کلی و اقدامات خاص برای دستیابی به اهداف و وظایف به پایان میرسد. این فرآیند اغلب توسط هیئت مدیره، هیئت مشورتی و مشاوران متخصص کنترل میشود.
برنامهریزی جانشین پروری
برنامهریزی برای جانشینی یعنی انتخاب فردی که در مرحلۀ بعد، رهبری شرکت را برعهده خواهد گرفت. متاسفانه، درکمتر از یک سوم کسب و کارهای خانوادگی، مالکیت از نسل اول به نسل دوم انتقال مییابد و فقط 13 درصد این کسب و کارها میتوانند بیشتر از 60سال دوام بیاورند. مشکلات بوجود آمده در ایجاد این تغییرات میتواند به دلایل متعددی باشد: 1) کسب و کار برای مدت طولانی ماندنی نبودهاست؛ 2) نسل بعدی علاقهای به ادامۀ این کسب و کار نداشتهاست؛ 3) رهبری جدید برای پذیرش مسئولیت کنترل آمادگی نداشتهاست. هرچند نبود برنامهریزی، مهمترین دلیل شکست شرکتها در انتقال مالکیت در بین نسلها میباشد. در هر بازۀ زمان تعیین شده، 40درصد از شرکتهای آمریکایی با مسئلۀ جانشینی مواجه میشوند و فقط تعداد کمی برای آن برنامهریزی دارند. ممکن است دارندگان کسب و کار علاقهای برای رویارویی با این مسئله نداشته باشند، زیرا نمیخواهند کنترل اوضاع را از دست بدهند، احساس میکنند جانشین هنوز آمادگیهای لازم را ندارد و همچنین دوست دارند هویتی که تاکنون در کارشان بدست آوردهاند را حفظ کنند.
اما لازم است قبل از بوجود آمدن شرایط اضطراری مانند فوت ویا مریضی مالک، فرآیند انتخاب جانشین بادقت فراوان انجام گیرد. به کسب و کارهای خانوادگی توصیه میشود در فرآیند برنامهریزی برای جانشینی این پنج مرحله را طی کنند: آشناسازی، انتخاب، آموزش، آمادگی مالی و تغییر.
- در مرحلۀ آشناسازی گزینههای انتخابی، براساس تجربه و نوع مسئولیت معرفی میشوند.
- در مرحلۀ انتخاب، جانشین مورد نظر انتخاب شده و برنامههای مربوط به تغییر اجرا میشوند. تحلیلگران به اتفاق توصیه میکنند که جانشین یک فرد باشد نه گروهی از براداران و خواهران ویا خویشاوندان. زیرا با انتخاب یک گروه، تصمیمگیری به تاخیر افتاده ویا برعهدۀ نسل بعدی گذاشته میشود.
- در مرحلۀ آموزش، مالک کسب و کار مسئولیت را به جانشین انتقال داده و آنچه را که مورد نیاز است به او آموزش داده میشود.
- آمادگی مالی شامل ایجاد مقدمات برای تامین بودجۀ بازنشستگی برای تیم مدیریت است. بیشترین زمان صرف آمادهسازی برای هرگونه پیامد مالی این تغییرات است.
- در مرحلۀ تغییر، کسب و کار دست به دست میشود. مالک کسب و کار خود را از کارهای روزانۀ شرکت عقب میکشد. مرحلۀ نهایی، یکی از سختترین مراحل است زیرا بیشتر شرکتها در این مرحله مشکلات زیادی را متحمل میشوند. زمانیکه مالک کسب و کار حداکثر سود را کسب میکند، پایۀ مالی درستی برای بازنشستگی میسازد و اعتماد افراد را به تواناییهای جانشین جلب میکند که تمامی این کارها بسیار کمککننده خواهد بود.
برنامهریزی برای مالیات بر دارایی
برنامهریزی برای داراییها شامل جنبههای مالی و مالیاتی در واگذاری مالکیت کسب و کارهای خانوادگی به نسل بعدی میباشد. خانوادهها باید بهگونهای برنامهریزی کنند تا بار مالیاتی در هنگام فوت مالک به حداقل برسد، تا بتوان منابع مالی را برای شرکت و خانواده حفظ کرد. متاسفانه، امروزه قوانین مالیاتی مانع مهمی برای ادامۀ فعالیت کسب و کارهای خانوادگی هستند. در هنگام تغییر مالک، نرخ مالیاتی زیادی بر ارث و میراث اعمال میشود. بهدلیل پیچیدگی این مسائل، معمولاً تیمی حرفهای متشکل از یک وکیل، حسابدار، برنامهریز مالی، شرکت بیمه و نیز یک مشاور متخصص خانوادگی، برنامهریزی برای حداقل سازی مالیات بر دارایی را برعهده میگیرند. به محض اینکه کسب و کار موفق عمل کرد، باید برای مالیات بر دارایی برنامهریزی کرد و نیز مواقعی که در وضعیت خانواده و کسب و کار تغییراتی ایجاد شد، باید این برنامهریزی بروز شود.
یکی از روشهای ممکن برای مالکان کسبوکارهای خانوادگی در برنامهریزی برای حداقلسازی مالیات بر دارایی، با عنوان «انسداد اموال» شناخته میشود. این روش به مالکان کسب و کار این امکان را میدهد تا با خرید سهام ممتاز که ارزش آن افزایش پیدا نخواهد کرد، در یک زمان خاص این سهام را به وراث خود منتقل نمایند. بدلیل اینکه اکثر سهام شرکتها ممتاز بوده و ارزش آنها افزایش نخواهد یافت، میزان مالیات بر دارایی نیز کاهش مییابد. هرچند وراث باید در زمان انتقال سهام ممتاز، مالیات بر نقل و انتقال بلاعوض پرداخت کنند.
ابزارهای متنوعی وجود دارد تا به مالک کسب و کار کمک میکند تا پرداخت مالیات انتقالی در ارث کسب و کار خانوادگی را به تعویق میاندازد. وصیتنامه، خواستههای مالک را در مورد تقسیم داراییها بعد از مرگش، تعیین میکند. یک تراست در زمان حیات و بهخصوص در دوران بیماری طولانی مدت، متولی را تعیین میکند تا اموال مالک را مدیریت کند. تراست نکاحی، در صورت مرگ مالک دارایی وی را به همسرش که در قید حیات است انتقال داده و هیچ مالیاتی تا زمان مرگ همسر به آن تعلق نمیگیرد. گرچه میتوان در زمان انتقال کسب و کار خانوادگی، مالیات بر دارایی را بهصورت اقساطی پرداخت کرد. در این حالت مالیات بعد از پنج سال قسط بندی شده و در دورۀ 10ساله پرداخت میشود.
دستیار برنامهریزی
در زمان مواجه با مسائل مرتبط با برنامهریزی، وجود یک مشاور متخصص خانوادگی بسیار ارزشمند است. مشاور فردی بیطرف میباشد که میتواند فشارهای احساسی داخل خانواده را مدیریت کرده و از تجربیات خود در برخورد با سایر کسب و کارهای خانوادگی استفاده کند. بیشتر خانوادهها فکر میکنند که فقط شرکت آنها با اینگونه مشکلات روبروست، اما مشاور خانوادگی آنها را با نگرشهای متفاوتی آشنا میکند. علاوه براین، مشاور کسب و کار خانوادگی میتواند یک انجمن خانوادگی و هیئت مشاوره تشکیل داده و کارگشای هردو گروه باشد.
هیئت مشاوره برای مشاوره دادن به رئیس هیئت مدیره و رئیس شرکت تشکیل میشود. هیئت مشاوره از 5 تا 9 نفر از اعضای غیرخانوادگی تشکیل میشود که بهطور منظم جلساتی تشکیل داده و دستورالعمل و مشاورههایی ارائه میدهند. همچنین آنها احساسات را از فرآیند برنامهریزی حذف کرده و نظرات هدفمندی پیشنهاد میدهند. اعضای هیئت مشاوره باید تجربۀ کسب و کار داشته باشند و این توانایی را داشته باشند تا در برداشتن گام بعدی به شرکت کمک کنند. در بیشتر موارد به هیئت مشاوره پاداشهایی نیز داده میشود.
در صورت رشد کسب و کار خانوادگی، مشاور گزینههای متنوعی را به خانواده پیشنهاد میدهد. گاهی اوقات برای رشد کسب و کار در آینده، مدیران حرفهای غیرخانوادگی ویا مدیر عاملی از بیرون شرکت استخدام میشوند. برخی از خانوادهها فقط مالکیت کسب و کار را بر عهده گرفته و تنها به تعداد کمی از اعضای خانواده اجازۀ کار میدهند.
آیندۀ کسبوکارهای خانوادگی
همانطور که تریسی پرمن در مقالۀ هفتۀ کسب و کار خود با عنوان «نبض کسبوکارهای خانوادگی» توضیح میدهد، دو روند در کسبوکارهای خانوادگی در قرن 21 قابل مشاهده است. اول، بهدلیل افزایش سن نسل قبلی نشانههایی از تغییر مالکیت در بسیاری از کسبوکارهای خانوادگی در ده سال آینده بهچشم میخورد. دوم، مالکیت بیشتر این کسب و کارها برعهدۀ بانوان خواهد بود. پرمن آمارهایی ارائه میدهد که نشاندهندۀ روند مثبت در مالکیت بانوان است. اخیراً مطالعات نشان دادهاند که کسب و کارهای تحت مالکیت بانوان بر برنامهریزی جانشینی بیشترتمرکز دارند، فرسودگی اعضای خانواده 40درصد کمتر است و تمایل به محافظهکاری مالی بیشتر بوده و بدهی آنها نسبت به مالکان مرد کسب و کارها کمتر است.
برخی از کسبوکارهای خانوادگی متوجه شدهاند که دیگر فرزندانشان علاقهای به برعهده گرفتن مسئولیت کسبوکار خانواده ندارند. اگر موسسان شرکت بخواهند شرکت در دست اعضای خانواده باقی بماند، باید برای جذب نسل آینده به کسب و کار فعال باشند.
- نشان دادن تمامی قسمتهای کسب و کار به اعضای خانواده شامل کارکنان، مشتریان، محصولات و خدمات.
- توضیح در مورد قسمتهای جذاب کسب و کار، بهطوری که شنونده مشتاق دانستن باشد.
- شناسایی عواملی که باعث دلسردی اعضای خانواده برای ماندن در کسبوکار میشود. این عوامل میتواند شامل علاقۀ شخصی به دیگر بخشها ویا ناسازگاری با دیگر اعضای خانواده باشد.
- دادن پاداش به اعضایی که بخواهند به کسب و کار خانوادگی ملحق شده ویا در آن باقی بمانند. ممکن است بهایی که جانشین برای ملحق شدن به کسبوکار خانوادگی (Family Business) میپردازد شامل از دست دادن فرصتهای دیگر شغلی باشد. به نظر میرسد که عضو جدیدی که میخواهد وارد کسبوکار خانوادگی (Family Business) شود، خلوت خود را از دست بدهد. امکان دارد ناسازگاریهای بین والدین و فرزندان در زمان مدیریت آنها افزایش یابد. میتوان برای کسب و کار، توافقاتی نیز انجام داد- مانند امکان صرف زمان بیشتر جانشین با اعضای خانوادهاش ویا استخدام موقت مدیر ارشد برای کاهش ناسازگاریها بین والدین و فرزند. اما باید هزینههای شرکت و جانشین برای هر دو طرف قابل پرداخت باشد.
- ایجاد فرصتی برای اعضا تا بتوانند ایدهها، علایق و نگرانیهای خود را دنبال کنند.
کسبوکارهای خانوادگی با چالشهای فراوانی مواجهند. آن دسته از اعضای خانواده که کسبوکار خانوادگی (Family Business) را مدیریت میکنند، باید بتوانند از خود کسب وکار لذت ببرند و اگر در کسب وکار خود موفق هستند، انگیزۀ این را داشته باشند تا درصورت لزوم این کسب وکار را به فرد دیگری بسپارند.
سلام علیکم. مقاله خوبی بود اما همانطور که در لینکدین هم به اطلاعتون رساندم، من به دلیل علاقه و فضای کاری ام در صفحه خودم در مورد مقالات خوب شما صحبت کرده و مواردی را یادداشت گذاری خواهم کرد.