راهنمای سرمایه‎‌گذاری در تجارت‎‌های بین‌المللی

اگر می‌توانید به یک فروشگاه بزرگ بروید و موز‌های کاستاریکایی، قهوه‌ی برزیلی، پیدا‌کنید، آثار تجارت بین‌الملل را تجربه می‌کنید.

تجارت بین‌الملل این امکان را برای کشور ها فراهم‌می‌کند تا بازارهای خود را وسعت‌دهند و به کالاها و خدماتی دست‌یابند که تا‌کنون از طریق بازار های داخلی در‌دسترس نبوده‌اند. در نتیجه‌ی وجود تجارت بین‌الملل، بازار رقابتی‌تر است. این مسئله در نهایت، به قیمت‌گذاری رقابتی‌تر می‌انجامد و کالا‌ی ارزان‌تری را از خانه به دست مصرف‌کننده می‌رساند.

نکات کلیدی و اصلی

  • تجارت بین‌الملل، تبادل کالا ها و خدمات بین کشور ها است.
  • تجارت به صورت بین‌الملل، این امکان را برای کشور ها و مصرف‌کنندگان فراهم می‌کند که به کالا ها و خدماتی دسترسی‌یابند که در کشورهای خود دردسترس نبودند یا گران تر بودند.
  • برای اولین بار، اقتصاددانان سیاست‌مداری مانند ادم اسمیث و دیوید ریکاردو اهمیت تجارت بین‌الملل را تشخیص‌دادند.
  • همچنان مباحثی که بیان‌می‌دارند تجارت بین‌الملل می‌تواند برای ملل کوچک‌تر بد ‌باشد، آنها را در معرض زیان بزرگ‌تری در سطح جهانی قرارمی‌دهد.

درک تجارت بین‌الملل

تجارت بین‌الملل، کلید رشد اقتصاد جهانی بود. در اقتصاد جهانی، عرضه و تقاضا – در نتیجه قیمت ها – بر رویداد های جهانی تاثیر‌گذاشته و از آنها تاثیرمی‌پذیرد.

برای مثال، دگرگونی سیاسی در آسیا می‌تواند موجب افزایش هزینه‌های مربوط به نیروی کار شود. این افزایش قیمت می‌تواند هزینه‌های تولید یک کارخانه‌ی تولید کفش کتانی آمریکایی در مالزی را افزایش‌دهد که این مسئله می‌تواند منجر به افزایش قیمت یک جفت کفش کتانی شود که یک مصرف‌کننده آمریکایی از بازار محله‌ی خود تهیه‌ می‌کند.

واردات و صادرات

کالایی که به بازار جهانی فروخته‌ شود، صادرات نام‌ دارد، و محصولی که از بازار جهانی خریداری‌ شود، واردات نامیده‌ می‌شود. واردات و صادرات، به عنوان بخشی از حسابداری(بانکی) اخیر مربوط به تعادل در پرداخت‌های یک کشور محسوب‌ می‌شود.

تجارت جهانی این امکان را برای کشورهای ثروتمند فراهم‌ می‌کند تا از منابع خود – مانند نیروی کار، فناوری، یا سرمایه – به‌طرز‌ کارآمد تری استفاده‌کنند. به کشورهای مختلف دارایی‌های گوناگون و منابع طبیعی داده‌می‌شود: زمین، نیروی کار، سرمایه، فناوری، و غیره.

این مسئله، به کشورها این اجازه را می‌دهد تا همان کالا را به‌طرز‌کارآمد تری تولید‌کنند؛ به بیان دیگر، سریع‌تر و ارزان‌تر. بنابراین، ممکن است این کشور ها، آن کالا را ارزان تر از سایر کشور ها بفروشند. اگر کشوری نمی‌تواند کالایی را به‌طرز‌کارآمدی تولید‌کند، می‌تواند از طریق تجارت با کشوری دیگر که توانایی تولید آن کالا را دارد، کالای مدنظر را به‌دست‌آورد. این موضوع، با عنوان تخصص‌یابی(تخصصی‌شدن) یا  “specialization” در تجارت بین‌الملل شناخته‌می‌شود.

مزیت رقابتی (Comparative Advantage)

هر کشوری با تمرکز بر کالاهایی که مزیت رقابتی دارد، می‌توانند تولید بیشتری داشته‌باشند.

مزیت رقابتی می‌تواند در تضاد با مزیت مطلق  یا “absolute advantage” قرار‌گیرد. مزیت مطلق به دست‌آوردهای بدون ابهام و مشخص از تخصصی‌شدن و در تجارت، تنها در مواردی که در آنها هر تولید‌کننده در تولید بعضی از کالاها مزیت رقابتی دارند، می‌انجامد.

اگر تولید‌کننده‌ای، نقصی در مزیت مطلق داشته‌ باشد، هرگز نمی‌تواند کالایی صادر‌کند. اما نمونه‌هایی می‌بینیم که برخی از کشورهایی که هیچ مزیت مطلق واضحی ندارند، از تجارت، دست‌آورد دارند زیرا مزیت رقابتی دارند.

منشا شکل‌گیری مزیت رقابتی

نظریه‌ی مزیت رقابتی را برای نخستین بار، اقتصادان سیاست‌مدار اهل انگلیس به نام دیوید ریکاردو مطرح‌کرد. مزیت رقابتی در کتاب ریکاردو با عنوان اصول اقتصاد سیاسی و مالیات‌بندی taxation که در سال 1817 چاپ‌شد، بررسی‌شد. با این حال این گونه پیشنهاد شده‌ است که استادِ ریکاردو به نام جیمز میل، احتمالا تحلیل مدنظر را از کتاب ریکاردو ابداع‌کرد و سپس آن را به‌شکل مخفیانه در کتاب ریکاردو تقسیم و پخش‌کرد.

مزیت رقابتی بیان‌می‌دارد که چگونه بر اساس (نظریه‌ی) مزیت رقابتی، کشورها با استفاده از تخصصی‌شدن و تجارت سود‌می‌برند. درنهایت، همه‌ی کشور ها، این حقایق را درک‌می‌کنند و  تولید کالا هایی را متوقف‌می‌کنند که برای تولید هزینه‌ی بیشتری دارند.

یک مثال معاصرتر از مزیت رقابتی، مزیت رقابتی چین نسبت به آمریکا از نظر نیروی کار ارزان است. کارگران چینی، کالا های مصرفی consumer goods ساده را با هزینه‌ی فرصت کمتری تولید می‌کنند.

مزیت رقابتی آمریکا در نیروی کار متخصص و سرمایه‌بر  “capital-intensive” است. کارگران آمریکایی، کالاهای پیشرفته تولید‌ می‌کنند یا فرصت‌های سرمایه‌گذاری با هزینه‌‌های فرصت کمتر فراهم‌ می‌کنند. فرایندهای مربوط به تخصصی‌شدن و تجارت به شکل مشابهی به هر دوی این کشورها سود‌می‌رساند.

نظریه‌ مزیت رقابتی به شرح این‌ مسئله کمک‌ می‌رساند که چرا مکتب حمایتی” protectionism”  به شکل سنتی موفق‌ نبوده‌است. اگر کشوری از یک توافق‌نامه‌ی تجارت بین‌الملل خارج شود، یا دولتی، عوارض “tariffs” تعیین‌کند، این موضوع ممکن است سود محلی آنی از مشاغل جدید ایجاد‌کند؛ با این وجود، این کار به ندرت، راه‌حلی طولانی‌مدت برای یک مشکل تجاری است.

درنهایت، آن کشور رشد‌خواهد‌ کرد تا نسبت به همسایگان خود در وضعیت نامساعدی قرارگیرد: کشورهایی که پیش از این، توانایی بهتری برای تولید این کالاها با هزینه‌ی فرصت کمتر را دارا بودند.

انتقاداتی نسبت به مزیت رقابتی

چرا جهان، تجارت را بین کشورها برقرار نمی‌کند؟ درحالی که تجارت آزاد “free trade”  وجوددارد، چرا برخی از کشورها به دلیل زیان و ضرر دیگر کشورها، همچنان فقیر می‌مانند؟ دلایل زیادی وجود دارد، اما موثرترین آنها، دلیلی است که اقتصاددانان آن را بهرینه‌جویی “rent seeking”  می‌نامند. بهرینه‌جویی زمانی اتفاق‌می‌افتد که یک گروه، دولت را برای حفظ منافع خود سازمان‌دهی‌ و قانع‌کند.

برای مثال، تولید‌کنندگان کفش‌های آمریکایی، بحث تجارت آزاد را درک می‌کنند و با آن موافق هستند اما نسبت به این موضوع نیز آگاهی دارند که کفش‌های ارزان تر خارجی، تاثیر منفی بر روی منافع متعصبانه‌ی “narrow interests” آنها خواهد‌داشت. حتی اگر نیروهای کار بیشترین سطح تولید(زایایی) را با ایجاد تغییر در تولید کفش به تولید رایانه داشته‌ باشند، هیچ‌کس در صنعت تولید کفش نمی‌خواهد شغلش را ازدست‌بدهد یا شاهد کاهش سود خود در آینده‌ی نزدیک باشد.

این تمایل می‌تواند تولیدکنندگان کفش را به سمت قانع‌کردن دولت برای تغییر در میزان پرداخت مالیات “tax breaks”  برای کالاهای خود یا وظایف مازاد(یا حتی ممنوعیت های کامل و بی‌درنگ) برای کفش‌های خارجی هدایت‌کند. درخواست‌هایی برای حفظ مشاغل آمریکایی و نیز حفظ مهارت شغلی سنتی وجوددارد – اگر چه در طولانی‌مدت، کارگران آمریکایی، سطح تولید(زایایی) نسبتا کمتری خواهند‌داشت و مصرف‌کنندگان آمریکایی، در نتیجه‌ی راهبردهای مربوط به مکتب حمایتی، نسبتا فقیر تر خواهند‌بود.

دیگر مزایای احتمالی تجارت به صورت جهانی

تجارت بین‌الملل نه تنها به افزایش کارآمدی می‌انجامد، بلکه این امکان را برای کشورها فراهم‌می‌کند تا در اقتصاد جهانی مشارکت‌کنند، فرصت سرمایه‌گذاری مستقیم (در بازار) خارجی foreign direct investment(FDI) را تشویق و ترغیب می‌کند. به شکل نظری، اقتصادها می‌توانند به صورت کار‌آمد تری رشد‌کنند و با سادگی بیشتری، از مشارکت‌کنندگان اقتصاد رقابتی شوند.

برای دولت دریافت‌کننده، سرمایه‌گذاری مستقیم (در بازار) خارجی، وسیله‌ای است که با استفاده از آن، ارز خارجی و تخصص می‌تواند به کشور وارد‌شود. این مسئله، سطوح اشتغال را افزایش‌می‌دهد، و به شکل نظری، به سوی رشد و پیشرفت در توليد ناخالص داخلي gross domestic product (GDP) هدایت‌می‌کند. برای فرد سرمایه‌گذار، سرمایه‌گذاری مستقیم (در بازار) خارجی، توسعه و گسترش کارخانه و پیشرفت آن را پیشنهاد‌می‌دهد که به معنای سطح بالا تری از درآمد است.

تجارت آزاد در مقابل مکتب حمایتی

با وجود تمامی نظریه‌ها، دیدگاه‌های مخالف وجود دارد. تجارت بین‌الملل دو دیدگاه متضاد نسبت به سطح کنترل و نظارت بر تجارت بین کشورها دارد.

تجارت آزاد

تجارت آزاد از دو نظریه ساده‌تر است. همچنین، این رویکرد گاهی با نام اقتصاد آزاد  “laissez-faire economics” شناخته‌می‌شود. از دیدگاه اقتصاد آزاد، هیچ محدودیتی برای تجارت وجود ندارد. عقیده‌ی اصلی این دیدگاه این است که معیارهای عرضه و تقاضا که بر عملکرد مربوط به مقیاس جهانی اثر‌گذار است، این اطمینان را ایجاد‌می‌کند که تولید، به طرز کار‌آمدی اتفاق‌می‌افتد. بنابراین، هیچ اقدامی نباید برای حفظ یا رشد و ترقی در تجارت انجام‌شود زیرا نیرو های مربوط به بازار، به شکل خودکار این کار را انجام‌خواهند‌داد.

مکتب حمایتی

مکتب حمایتی قائل به این مسئله است که قانون تجارت بین‌الملل برای ایجاد اطمینان از عملکرد صحیح بازارها مهم است. طرفداران این نظریه بر این باور هستند که عدم‌‌کار‌آمدی بازار ممکن است بر سر راه منافع مربوط به تجارت بین‌الملل مانع‌ایجاد‌کند، و بر روی این موضوع هدف‌گذاری می‌کنند تا بازار را به طرز صحیحی  راهنمایی‌کنند. مکتب حمایتی، شکل‌های گوناگونی دارد، اما رایج‌ترین آنها عوارض، یارانه “subsidies” ، و سهمیه است. این راهبردها در تلاش هستند تا هر گونه عدم‌‌کار‌آمدی را در بازار بین‌الملل اصلاح‌کنند. از آن جا که تجارت بین‌الملل، فرصت تخصصی‌شدن و در نتیجه، استفاده‌ی کار‌آمد تر از منابع را فراهم‌می‌کند، این توانایی را دارد تا ظرفیت تولید و دستیابی به کالا ها را به بیشترین حد ممکن افزایش‌دهد. با این حال، مخالفان تجارت آزاد جهانی این گونه استدلال‌کرده‌اند که تجارت بین‌الملل، این امکان را برای عدم‌‌کار‌آمدی فراهم‌می‌کند تا کشور های در حال توسعه را نیز دربرگیرد. آن چه مشخص است این است که اقتصاد جهانی در شرایط همواره در حال تغییر است. بنابراین، همان طور که پیشرفت‌می‌کند، شرکت‌کنندگان فراوانی نیز دارد.

مزایای تجارت بین‌الملل برای یک کسب و کار چه مواردی است؟

مزایای تجارت بین‌الملل برای یک کسب و کار، ظرفیتی بزرگ تر با محوریت مصرف‌کننده است که به معنای سود و درآمد بیشتر، احتمالا رقابت کمتر در بازار خارجی که تا کنون در دسترس نبوده‌است، تنوع، و مزایای احتمالی از طریق نرخ های ارز است.

چه چیزی نیاز به تجارت بین‌الملل را ایجاد‌می‌کند؟

تجارت بین‌الملل از گوناگونی در مناطق خاص در هر کشوری ایجاد‌می‌شود. به شکل معمول، گوناگونی در فناوری، تحصیل، تقاضا، سیاست‌های دولت، قوانین کار labor laws، منابع طبیعی، دستمزدها، و فرصت‌های مالی، تجارت بین‌الملل را توسعه‌می‌دهد.

موانع رایج بر سر راه تجارت بین‌الملل چه مواردی هستند؟

موانع رایج بر سر راه تجارت بین‌الملل سیاست هایی هستند که دولت برای حفظ تجارت بین‌الملل و بازار های داخلی اجرا‌می‌کند. این سیاست‌ها شامل یارانه، عوارض، سهمیه‌ها، جواز های واردات و صادارت، و استانداردسازی  “standardization” می‌شود.

سخن آخر

اقتصادهای جهان با جهاني‌شدن به یکدیگر مرتبط‌ می‌شوند و تجارت بین‌الملل بخش عمده‌ی بیشتر اقتصادها است. تجارت بین‌الملل، تنوع در امکانات و افزایش در رقابت را برای مصرف‌کنندگان فراهم‌می‌کند، به این ترتیب، کسب و کارها باید کالاهای مقرون به صرفه و با کیفیت بالا تولید‌کنند و با این کار به این مصرف‌کنندگان سود‌ رسانند.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *