رهبران چگونه انقلاب صنعتی چهارم را هدایت میکنند
آخرین بررسی ما در مورد آمادگی Industry 4.0 (انقلاب صنعتی چهارم که با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت پدیدار شده و به عنوان «صنعت 4.0» هم شناخته میشود).
انقلاب صنعتی چهارم نویددهنده عصر جدیدی از جهانی شدن است. اما در حالی که آخرین بررسی ما شرکتهایی را شناسایی میکند که با موفقیت فناوریهای صنعت 4.0 را پیادهسازی میکنند، بسیاری از مدیران ارشد کمتر از آنچه که تصور میکنند آماده هستند.
یک سال قبل، نظرسنجی افتتاحیه دیلویت (Deloitte) که آمادگی بخش خصوصی و دولتی را برای انقلاب صنعتی چهارم ارزیابی کرد، «تنش بین امید و ابهام» را نشان داد. ما متوجه شدیم در حالی که مدیران از نظر مفهومی تغییرات عمیق تجاری و اجتماعی را درک میکنند که صنعت 4.0 ممکن است به همراه داشته باشد. اما مطمئن نیستند که چگونه میتوانند برای سوددهی اقدام کنند. انقلاب صنعتی چهارم، دنیا را به طور فزایندهای جهانی (globalized) میکند. دنیایی که در آن فناوریهای پیشرفته میتوانند فرصتهای جدیدی را ایجاد کنند، ایدههای متنوعی شنیده میشود و اشکال جدیدی از ارتباطات ممکن است به منصه ظهور برسد. اما رهبران چگونه خود را با این شرایط تطبیق میدهند؟ بررسی جدید ما نشان میدهد بسیاری از کسانی که فکر میکنند آماده هستند، ممکن است هنوز آنطور که باید آماده نباشند. اما خبر خوب این است که به نظر میرسد رهبران درک بسیار عمیقتری از صنعت 4.0 به دست آوردهاند، به طور فزایندهای از چالشهای پیش روی خود آگاه هستند و اقدامات لازم برای موفقیت را به طور واقعبینانهتری مشاهده میکنند.
ما در آخرین بررسی خود از بیش از 2000 مدیر C-suite (مدیر ارشد) در 19 کشور، نظرسنجی همراه با مصاحبههای انتخابی انجام دادیم. هدف این بود که مشخص شود رهبران چگونه اقدامات مؤثر انجام میدهند، کجا بیشترین پیشرفت را دارند و چه چیزی مؤثرترین رهبران را از دیگران متمایز میکند. از جمله یافتههای ما:
مدیران اجرایی تعهد واقعی خود را برای بهبود جهان ابراز میکنند. رهبران «تاثیر اجتماعی» را به عنوان مهمترین عامل در ارزیابی عملکرد سالانه سازمانشان، پیش از عملکرد مالی و رضایت مشتری یا کارمند ارزیابی کردند. در سال گذشته، سه چهارم پاسخدهندگان گفتند که سازمان آنها اقداماتی را برای ایجاد تغییر در محصولات یا خدمات با در نظر گرفتن تاثیرات اجتماعی انجام داده است. بسیاری از آنها با وعده درآمد جدید و ارتقا برانگیخته میشوند، اما رهبران در مورد این که آیا چنین ابتکاراتی میتواند سود ایجاد کند یا خیر اختلاف نظر دارند.
مدیران در حال تلاش برای توسعه استراتژیهای مؤثر در بازارهای به سرعت در حال تغییر امروز هستند. رهبران در مواجهه با مجموعهای روزافزون از فناوریهای جدید، اذعان داشتند که گزینههای زیادی برای انتخاب دارند و در برخی موارد فاقد چشمانداز استراتژیک برای هدایت تلاشهای خود هستند. تاثیرات سازمانی همچنین رهبران را به چالش میکشد زیرا آنها به دنبال هدایت صنعت 4.0 هستند. بسیاری از رهبران گزارش کردند که شرکتهایشان از فرایندهای تصمیمگیری مشخص پیروی نکرده و سیلوهای سازمانی توانایی آنها را برای توسعه و به اشتراکگذاشتن دانش برای تعیین استراتژیهای مؤثر محدود میکنند. سیلوها بخشهایی در سازمان هستند که با سایر بخشها همکاری نداشته و اطلاعات را به اشتراک نمیگذارند.
رهبران بیشتر به جای سرمایهگذاری جسورانه برای ایجاد تحول، بر استفاده از فناوریهای پیشرفته برای محافظت از موقعیت خود تمرکز میکنند. اگرچه بسیاری از کسبوکارهایی که در فناوری سرمایهگذاری کردهاند شاهد بازدهی هستند، برخی دیگر به سختی میتوانند گامی به سوی سرمایهگذاری بردارند–حتی با وجود این که فناوریهای دیجیتال، ارتباطات جهانی بیشتری ایجاد کرده و فرصتهای جدیدی را در بازارهای جدید و اقتصادهای محلی ایجاد میکنند. چالشها شامل تمرکز بیش از حد بر نتایج کوتاهمدت و نداشتن درک، نمونههای تجاری و دیدگاه رهبری است. رهبران پیامدهای اخلاقی ذاتی فناوری جدید را تصدیق میکنند، اما تعداد کمی از شرکتها حتی در مورد چگونگی مدیریت این چالشها صحبت میکنند، چه رسد به این که به طور فعال سیاستهایی برای انجام این کار اعمال کنند. علاوه بر این، رهبران کسبوکار و دولتها به مبارزه با نحوه تنظیم فناوریهای صنعت 4.0 ادامه میدهند.
چالش مهارتها واضحتر میشود، اما تفاوتهای بین مدیران اجرایی و نیروی کار Millennials (متولدین بین سالهای 1980 تا 2000 میلادی) نیز آشکارتر خواهد شد. سال گذشته اکثر رهبران (86 درصد) فکر میکردند که سازمانهایشان به اندازه کافی برای ایجاد نیروی کار برای صنعت 4.0 تلاش میکنند. امسال از آنجایی که رهبران بیشتری شکاف مهارتی رو به رشد را تشخیص میدهند، تنها 47 درصد به تلاشهای خود اطمینان دارند. این وضعیت نشان میدهد که سازمان آنها به جای استخدام کارکنان جدید، آنچه را که میتوانند برای آموزش کارکنان فعلی خود انجام میدهند و آنها نسبت به سال گذشته خوشبینتر هستند که فناوری خودکار به جای جایگزینی، انسانها را تقویت میکند. اما تحقیقات انجام شده از نظرسنجی سالانه دیلویت گلوبال (Deloitte Global) نشان میدهد که رهبران و کارمندان (به ویژه جوانترها) در مورد این که کدام مهارتها بیشتر مورد نیاز است و چه کسی مسئول توسعه آنها است، اختلاف نظر دارند.
بیشتر مطالعه کنید: اهمیت خودآگاهی در رهبری و مدیریت
چهار نوع رهبر
ابهام کلی بیان شده در نظرسنجی سال گذشته به چشماندازی واضحتر و متعادلتر منتهی شده که در آن رهبران، ابعاد متعدد و چالشهای متعاقب آن را که انقلاب صنعتی چهارم به همراه دارد، بهتر تشخیص میدهند. اینها شامل پیامدهای اجتماعی و اخلاقی، اهمیت چشمانداز روشن و سازمانهای مشارکتی، متعادل کردن سرمایهگذاری در فناوری برای کوتاهمدت و بلندمدت و رسیدگی به شکاف استعدادها است. با این حال، در میان این مسائل بیشمار، زیرمجموعهای از رهبران را میبینیم که مسیری رو به جلو میسازند. آنها عبارتند از:
ابر اجتماعیها: برخی از رهبران متوجه شدهاند که چگونه میتوانند با عملکرد خوب، جریانهای درآمدی جدیدی از طریق توسعه یا تغییر محصولات یا خدمات خود برای آگاهی بیشتر از نظر اجتماعی یا زیست محیطی ایجاد کنند. ابر اجتماعیها بر این باور هستند که ابتکارات اجتماعی اغلب به سودآوری کمک میکند و این ابتکارات برای مدلهای کسبوکار آنها موثر است. ابر اجتماعیها سختگیری بیشتری در مورد تصمیمگیری نشان میدهند و معتقدند که نیروی کار آنها برای انقلاب صنعتی چهارم آماده هستند.
تعیینکنندگان دادهمحور: برخی از مدیران احتمالا میگویند که فرآیندهای تصمیمگیری روشنی دارند و از دیدگاههای دادهمحور استفاده میکنند. آنها تقریبا دو برابر بیشتر از سایر رهبران مورد بررسی میگویند که آماده هستند تا سازمان خود را در سرمایهگذاری فرصتهای مرتبط با صنعت 4.0 رهبری کنند. تعیینکنندگان دادهمحور نیز احتمالا روی فناوریهای نوآورانه سرمایهگذاری میکنند، نگران استفاده اخلاقی از فناوریهای جدید هستند و کارکنان فعلی خود را برای دسترسی به مهارتهای مورد نیاز برای صنعت 4.0 آموزش میدهند.
مشوقان تحول: ما مدیران اجرایی را که هم سرمایهگذاری در فناوریها را برای بهبود بازار و رقبای خود گزارش کرده و هم آن را برای دستیابی به نتایج تجاری مورد نظر یا فراتر از آن ایجاد میکنند، مشوقان تحول مینامیم. این افراد نسبت به سایر رهبران مطمئنتر هستند که میتوانند در عصر صنعت 4.0 رهبری کنند (45 درصد در مقابل 32 درصد) و اطمینان بیشتری دارند که سازمانهایشان برای سرمایهگذاری در فرصتهای مرتبط با صنعت 4.0 آماده بوده و رویکرد جامعتری برای تصمیمگیری اتخاذ میکنند.
قهرمانان استعدادها: رهبرانی که در آمادهسازی نیروی کار خود برای آینده بیشتر از سایر بخشها فعالیت میکنند قهرمانان استعدادها هستند. آنها معتقدند که میدانند شرکتهایشان به چه مجموعهای از مهارتها نیاز دارند، ترکیب نیروی کار درستی داشته و مسئولیتهای آموزش کارکنان را برای آینده به عهده میگیرند. در برابر نیمی از همه موارد بررسی شده، تقریبا دو سوم توانستهاند جریانهای درآمدی جدیدی را از طریق ابتکارات نوآورانه اجتماعی ایجاد کنند.
این تحقیق به طور امیدبخشی نشان میدهد که این شخصیتها مسری هستند. رهبران ممکن است در هر یک از این مسیرها گام بگذارند. آنها اغلب دارای ویژگیهایی هستند که میتواند برای کسانی که هنوز در تلاش برای تعریف رویکردهای خود هستند آموزنده باشد. این رهبران با یک چشمانداز روشن از مسیر پیش رو، متعهد به عملکرد مناسب هستند. آنها نگاهی بلندمدت به سرمایهگذاریهای فناوری دارند و با توجه به توسعه نیروی کار پیشرو هستند. در نهایت سازمانهای آنها سریعتر (یعنی سالانه بیش از 5 درصد) نسبت به همتایان خود رشد میکنند و به تواناییشان برای رهبری شرکتهای خود در صنعت 4.0 جهانی اطمینان بیشتری دارند.
پاسخها