خلاصه گفتگو با سرکار خانم آسیه حاتمی بنیانگذار ایران تلنت
از سری مصاحبههای مدرسه کسبوکار با فعالان اقتصادی و مدیران ارشد سازمانها، این بار با سرکار خانم آسیه حاتمی بنیانگذار ایران تلنت در مورد فضای کسبوکار و چالشهای آن گفتوگویی داشتیم که به شرح زیر است:
خانم آسیه حاتمی فارغالتحصیل رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بنیانگذار و مدیرعامل IranTalent است.
در سال 2003 ایران تلنت با هدف استخدام کارشناسان و مدیران در شرکتهای خارجی فعال در ایران راه اندازی شد. به تدریج جای خود را بین شرکتهای برتر ایرانی نیز باز کرد و تبدیل به مرجع استخدام متخصصان در شرکتهای برتر ایرانی و خارجی شد. چندی بعد با انتشار سالانه گزارش حقوق و دستمزد و با شفاف سازی فضای اطلاعات بازار کار ایران، به عنوان مرجع حقوق و دستمزد نیز شناخته شد. این مجموعه سالهای متمادی طرحهای متعددی را برای نزدیک کردن دانشگاه و صنعت ارائه کرد که هیچکدام در اولویت دستور کار دانشگاهها قرار نگرفت و همین باعث شد اقدام به راه اندازی TalentCoach نموده که ضمن استقبال گسترده دانشگاهها، راهکاری برای ارتباط دانشگاه و صنعت شد. هم مسیر شدن فضای آموزش و پژوهش با صنعت و توسعه شرکتها از اهداف وجودی تلنت کوچ بوده که امروزه در قالب سامانه کارآموزی و اشتغال و شبکه دانش آموختگان دانشگاهها خدمت ارائه میکند.
چالش کسبوکارهایی از جنس ایران تلنت کدامند؟
ما معمولا در ایران با دو دسته چالش روبرو هستیم. دسته اول چالشهایی از جنس بیزنس، مثل چگونگی راه اندازی، ورود به بازار، رشد و توسعه کسبوکار است که در هر جای دنیا وجود دارد و راه حلهای آن نیاز به مطالعه، تحلیل و مشورت و مهارت حل مساله دارد، و دسته دوم مشکلاتی است که یا نتیجه نبود قانون است یا عدم شفافیت قانون که متاسفانه انرژی زیادی برای آنها هزینه میشود و بسیار به کندی و به سختی میتوان از آن عبور کرد.
آیا برگزاری دورههای منتورشیپ،کوچینگ، آموزش کلاسیک و مشاوره راهگشای مشکلات و چالشهای پیش روی صنعت خواهد بود؟
همه این موارد میتوانند موثر باشند و به نوبهی خود در حل چالشها کمک کنند، ولی بهترین راه یافتن ایده و دستیابی به راهحل چالشها، موردکاوی/ Case Study در حوزه موردنظر و مشاوره گرفتن از افراد با تجربه چه در ایران چه در فضای بین المللی است.
چه خلاء و کمبودی در رویکرد مدیران ارشد سازمانها میبینید؟
در برخی مدیران ارشد نگاه استراتژیک و نتیجه محور کمتر دیده میشود. از طرفی ضعف در تعامل و شیوه اثربخش مدیریت و رهبری بعضا مانع رسیدن به نتایج مطلوب در سازمان میشود. برخی نیز در مواجهه با چالشها و بحرانها، بجای بررسی و تحقیق عمیق، از عکس العمل های لحظه ای و در حد آزمون و خطا استفاده میکنند.
در سطح مدیران میانی، افراد متخصص زیادی داریم که به دلیل تخصص یا تجربه ای که در حوزه خاصی کسب کرده اند انتظار سمت مدیریتی دارند و خود را لایق ارتقا در سازمان میدانند، ولی این افراد لزوما مهارت لازم در مدیریت و رهبری تیم را کسب نکردهاند و ارتقا این افراد به سمت مدیر واحد، بعضا باعث کاهش عملکرد واحد و یا خروج نیروهای توانمند میشود. متاسفانه بیشتر تمرکز جامعه ما پرورش انسانهای متخصص است تا انسانهایی که هر دو ویژگی تخصص و مهارت رهبری و مدیریت کردن را داشته باشند.
چه پیشنهادی به دانشجویان و علاقمندان به کسب مهارتهای حوزه مدیریت و کسبوکار دارید؟
تشویق همه دانشجویان و فارغالتحصیلان که در حین آموزش، حتما خود را درگیر چالشها و کیسهای واقعی شرکتها و سازمانها بکنند. شرکتی را به عنوان اسپانسر معنوی پیدا کنند که بتوانند دانش خود را در معرض عمل و اجرا قرار دهند و قدرت حل مساله خود را در مواجهه با مشکلات تقویت کنند.
در نهایت ایشان پیشنهاد خود را در مورد برنامههای مدرسه کسبوکار اینگونه مطرح کردند:
تشکیل اتاقهای فکر جهت پیدا کردن راهحل برای چالشهای موجود و به اشتراک گذاشتن تجربیات افراد موفق در کسبوکارهای مختلف.
پاسخها