مهارت‌های رهبری: اعتماد شناختی و عاطفی

از جمله مهم‌ترین مهارت‌های رهبری ایجاد اعتماد در میان کارکنان است. اعتماد، میزان اثربخشی رهبران را بیشتر می‌کند. اما اعتماد دقیقا چیست؟

همه ما به طور غریزی با مقوله اعتماد آشنا هستیم، اما در واقع دو نوع اعتماد وجود دارد که مجموع این دو با هم، برای تبدیل شدن ما به یک رهبر موفق بسیار مهم است.

این دو نوع اعتماد را با نام اعتماد شناختی و اعتماد عاطفی می‌شناسیم. اعتماد شناختی و عاطفی در ذات خود تفاوت‌های زیادی با هم دارند، اما وجود آنها بسیار ضروری است. آیا می‌دانید تفاوت آن‏ها در چیست؟

اعتماد شناختی

اعتماد شناختی در درجه اول به این موضوع می‌پردازد که فرد، تا چه اندازه به توانایی‌های فنی رهبر برای انجام کارها احساس اطمینان می‌‏کند. این اعتماد، بر اساس ارزیابی ذهنی هر فرد از رهبر شکل می‌گیرد، اگرچه ویژگی‌های خاصی – مانند برنده شدن جوایز مختلف یا داشتن مدارک تحصیلی معتبر – ممکن است سطح اعتماد شناختی را در میان گروهی از افراد افزایش دهد. اعتماد شناختی نوعی اعتماد بی‌طرفانه است و گاهی اوقات به عنوان «اعتماد ذهنی» شناخته می‌شود.

اعتماد عاطفی

در طرف دیگر، اعتماد عاطفی قرار دارد که به عنوان «اعتماد قلبی» شناخته می‎شود. این نوع از اعتماد، با همدلی، نزدیکی و احساسات واقعی ساخته می‌شود. اعتماد عاطفی، در واقع نوعی اعتماد بین فردی است که به شدت تحت تاثیر احساسات و عوامل رابطه‌ه‎ای قرار می‌گیرد.

اعتماد شناختی مهم‌تر است یا عاطفی؟

لنا جاکوب (Lena Jacoub) از دانشگاه توئنت (University of Twente) دریافت که به‌‎طور کلی، میزان اثربخشی رهبر با اعتماد شناختی رابطه قوی‌تری دارد تا اعتماد عاطفی. با این حال، این تحقیقات در مراحل اولیه است و هنوز نمی‌شود به نتایج آن صد درصد اعتماد کرد. بیشتر شواهد تا امروز نشان داده‌اند که هر دو شکل اعتماد برای اثربخشی رهبری مهم هستند. برای مثال، یک فرد جاه‌طلب ممکن است به سطوح بالایی از اعتماد شناختی نیاز داشته باشد تا به رهبر خود احترام بگذارد و یک نیروی سازنده باشد.

سطوح اعتماد چگونه می‌تواند بر رفتار فرد تاثیر بگذارد؟

سطوح بالای هر دو نوع اعتماد می‌تواند بر نحوه رفتار رهبران در محل کار تاثیر بگذارد. معمولا رهبرانی که اعتماد عاطفی زیادی از سوی کارمندان خود دارند، اغلب به جلب رضایت آن‌ها اهمیتی نمی‌دهند و همین موضوع می‌تواند در آینده مشکل‌ساز شود. در واقع آن‌ها باید روی رفتارهای درستی که اعتماد را ایجاد می‌کند، تمرکز کنند و وقتی اعتماد کارمندان خود را دارند، از خود راضی و مغرور نشوند.

چه رفتارهایی به رهبران کمک می‌کند تا اعتماد شناختی و عاطفی ایجاد کنند؟

اعتماد شناختی

به چشم‌اندازها توجه کنید: اگر به صورت منظم به چشم‌اندازهای سازمان اشاره نکنید و به آن‌ها توجه نداشته باشید، کارمندان نمی‌توانند به توانایی رهبری فنی شما اعتماد کنند. نشان دادن چشم‌اندازها به کارمندان، به آن‌ها کمک می‌کند تا به سمت برنامه‌ها و اهداف اصلی سازمان تغییر جهت دهند. همچنین به شما نیز کمک می‌کند تا از تمرکز بیش از حد روی اعمال یا ایده‌های فردی خود جلوگیری کنید.

ارتباط قوی برقرار کنید: ارتباط ضعیف اغلب می‏تواند منجر به کاهش اعتماد شناختی شود. کارمندان فکر می‌کنند که شما از چیزی مطلع نیستید و نمی‌دانید چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. هدف‎گذاری برای شفافیت به ایجاد اعتماد شناختی کمک می‎کند.

به‌روز باشید: در کنفرانس‌‎ها شرکت کنید، مطالب مربوط به رهبری فکری را بخوانید، در دوره‌های آنلاین شرکت کنید. همه‌ چیز روزانه در حال تغییر کردن است. تا می‌توانید خودتان را به‌روز نگه دارید. این کار کمک می‌کند تا اعتماد شناختی کارکنان به شما بیشتر شود.

کنجکاوی خود را حفظ کنید: «قانون بازده کاهشی» که در مورد توانایی‌های فنی اعمال می‎شود، نشان می‎دهد که ما به نوآور‌ی‎‌ی‌ها یا مهارت‌های فنی افراد عادت می‌کنیم و تاثیرگذاری آن‌ها را در طول زمان، کمتر می‎‌‌بینیم. رهبرانی که کنجکاوی و پویایی خود را حفظ می‎کنند، بیشتر به سراغ یاد گرفتن چیزهای جدید می‌روند، نوآوری بیشتری دارند و رویکردهای جدیدی را برای حل مشکلات ارائه می‎دهند.

برای آشنایی بیشتر با مهارت‌های رهبری مقاله 5 نکته برای جلب اعتماد کارمندان توسط رهبر را مطالعه کنید.

اعتماد عاطفی

شخصیت منسجمی داشته باشید: سعی کنید روحیه منسجمی داشته باشید. هر لحظه در یک حال بودن باعث گیج شدن افراد در مواجهه با شما می‌شود. وقتی رفتار منسجمی دارید، مردم به شما اعتماد می‌کنند و می‎دانند واکنش شما هر بار ثابت خواهد بود، به عنوان مثال، کارمندان‌ شما می‌دانند چگونه به درخواست‌های مرخصی آن‌ها پاسخ می‌دهید.

سازماندهی مناسبت‌های اجتماعی: ایجاد زمان برای ارتباط و پیوند خارج از محل کار بسیار مهم است زیرا ایجاد اعتماد عاطفی خارج از محیط‌‎‌های کاری رسمی آسان‌تر است. سعی کنید هر از چندگاهی اعضای تیم‌ خود را به کافه، رستوران یا یک سفر کوتاه تفریحی دعوت کنید.

علاقه خود را نشان دهید: پرسیدن سوال و نشان دادن علاقه به کارکنان به عنوان افرادی که به شما کمک می‏کنند، می‌تواند اعتماد عاطفی آن‌ها به شما را بسیار تقویت کند. سعی کنید با آن‌ها حرف زده و دغدغه‌های آنها را بشنوید.

ارتباط خیرخواهانه برقرار کنید: با پاسخ دادن به سوالات و دغدغه‌های اعضای تیم از طریق روش‌های انسانی، روشن کنید که قبل از رهبر بودن، یک انسان هستید و به اعضای تیم‌ خود توجه دارید. اعتماد عاطفی زمانی تقویت می‌شود که کارکنان بدانند شما بهترین منافع را برای آن‌ها می‌خواهید و دوست دارید هر روز به سمت رشد و پیشرفت قدم بردارند.

کمی گاردتان را پایین بیاورید: اعتماد عاطفی از طریق به اشتراک گذاشتن آسیب‌پذیری‌ها و نشان دادن چهره واقعی هر فرد ایجاد می‌شود. اگر شخصیت کاری سخت و نفوذ ناپذیری از خود به نمایش می‌گذارید، ایجاد احساس اعتماد در کارکنان‌ بسیار دشوار خواهد بود. به این دلیل که اعتماد کردن، مستلزم آسیب‌‎پذیر بودن است. اگر شما با اعضای تیم‌ خود راحت نیستید و به آن‌ها اعتماد ندارید، آن‌ها چرا باید به شما اعتماد کنند؟ با یادگیری مهارت‌های رهبری می‌توانید اعتماد را در تیم خود شکل دهید.

نتیجه‌گیری

ایجاد اعتماد در هر نوع رابطه انسانی، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند؛ رهبری نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای تبدیل شدن به یک رهبر خوب داشتن کاریزما و اقتدار کافی نیست بلکه باید مهارت‌های رهبری را نیز یاد بگیرید. در قدم اول اعضای تیم‌ شما باید بتوانند به شما اعتماد کنند. ایجاد اعتماد شناختی و عاطفی در میان کارکنان، باعث موفقیت و پیشرفت همه اعضای سازمان خواهد شد.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *