اهمیت خودآگاهی در رهبری و مدیریت

خودآگاهی در رهبری

خودگاهی در رهبری از اهمیت بالایی برخوردار است. رهبران مؤثر و کارآمد در کلیه صنایع و کسب‌وکارها به استراتژی‌ها و مهارت‌های فراوانی نیاز دارند اما تمام رهبران جهان برای رهبری بهتر تیم خود باید به موضوع خودآگاهی در رهبری بپردازند.

خودآگاهی چیست؟

Merriam-Webster  آگاهی از خود یا self awareness را به عنوان «آگاهی از شخصیت یا فردیت خود» تعریف کرده است، البته باید متذکر شد ارتقا و بهبود این ویژگی دشوارتر از تعریف ارائه شده است. کم کالدول یا Cam  Caldwell، دکتر، نویسنده و استاد دانشگاه ایلینوی در Springfield، می‌گوید: «خودآگاهی یا آگاهی از خود تلاشی  آگاهانه برای سرمایه‌گذاری بر درک ما از اینکه که هستیم، دیگران چه هستند و قوانینی که ما در زندگی خود اعمال می‌کنیم و تعهدمان در راستای رسیدن به آینده دلخواه‌مان است.» Caldwell به مدیران و رهبرانی که برای بهبود بخش خودآگاه زندگی‌شان تلاش می‌کنند، می‌گوید: «برای بهبود آگاهی از خود نیازمند تلاش فراوان هستید. به این ترتیب، می‌توانید به بهبود و توسعه self awareness بپردازید.»

خودآگاهی، به عنوان یکی از عناصر کلیدی هوش هیجانی (EI) که توسط روانشناسی به نام مایکل بلداک ابداع شده است، شناخته می‌شود.  در ضمن، بد نیست بدانید EI توسط دانیل گولمن رایج شد و اختصاصا به توانایی اشخاص در حوزه شناسایی و مدیریت احساسات خود و دیگران اشاره دارد. معمولا، آگاهی از خود به عنوان اولین گام در توسعه EI مخصوصا در رهبری و مدیریت ارزشمند است.

یک مقاله‌ نوشته شده توسط سخنران و نویسنده Brent Gleeson یا برنت گلیسون به اهمیت هوش هیجانی در رهبری و مدیریت اشاره دارد. براساس گفته گلیسون: «قابلیت و وجود هماهنگی ادراکی در رهبران با خود و احساساتشان و داشتن آگاهی از موقعیت می‌تواند یک ابزار قدرتمند برای رهبری یک سازمان، شرکت و گروه باشد.» به همین علت، خودآگاهی باعث آگاهی مدیران و رهبران از اعمال، احساسات و تعصبات خود و حتی توسعه هوش هیجانی یا EI  می‌شود.

بیشتر مطالعه کنید: درک رهبری سازمانی

توسعه و بهبود قابلیت آگاهی از خود به عنوان یک رهبر و مدیر به بهبود عملکرد سازمانی هم در کنار عملکرد فردی کمک می‌کند. در نهایت، میزان درک زیاد، اعتماد و آگاهی که رهبران و مدیران کسب می‌کنند باعث تقویت مهارت‌های آنها برای کسب موفقیت بیشتر می‌شود. کالدول درباره رهبران خودآگاه می‌گوید: «ما متعهد می‌شویم بهترین و فوق‌العاده‌ترین خودمان باشیم زیرا به تعهد اخلاقی که به دیگران برای ساختن دنیایی بهتر می‌دهیم [و] متعهد هستیم. ما نیاز اخلاقی که بخشی از فروتنی ما را در بر می‌گیرد و باعث انگیزه‌مان می‌دهد تا روی توانایی‌های خود و دیگران و فرصت پیشرفت آنها و خودمان سرمایه‌گذاری کنیم، نیازمند هستیم».

مشخصه‌ها و ویژگی‌های رهبران خودآگاه

کالدول، فروتنی را از مهم‌ترین و اصلی‌ترین ویژگی‌ها و مشخصه‌های شخصیتی رهبران خودآگاه می‌داند. براساس گفته کالدول «تواضع و فروتنی باعث ایجاد درک صحیح از خود می‌شود و این درک صحیح باعث درک بهتر از دیگران می‌شود – زیرا هنگامی که خودمان را دوست بداریم، یاد می‌گیریم از دیگران هم قدردانی کنیم».

گوستاوو رازتی یا Gustavo Razzetti ، نویسنده کتاب‌های Stretch for Change و Stretch Your Mind و مدیر عامل لیبراسیونیست، شرکتی در حوزه رهبری تغییر، همچنین به اهمیت توسعه فروتنی و تواضع یک مدیر و رهبر اشاره کرده است. وی می‌گوید: «تواضع فکری» مه به معنای این است که شما همه چیز را نمی‌دانید – در ابتدا در رابطه با خود، دوما در رابطه با دیگران و سپس درباره جهان هستی، از دیگر ویژگی‌های رهبرانی که از خود آگاهی زیادی دارند و برای آن تلاش می‌کنند، است. در حالی که تمرین برای تواضع و فروتنی در محیط کار می‌تواند باعث خلق میزانی از آسیب‌پذیری همچون اضطراب‌ شود،  اما می‌تواند باعث خلق محیطی دوستانه که در آن همه به کاستی‌های خود اعتراف کرده و در صورت نیاز درخواست کمک می‌کنند، هم شود.

رهبران خودآگاه علاوه بر فروتنی، دائماً به دنبال بهبود هستند. آنها نقاط قوت، ضعف و سوگیری‌های پنهان خود را می‌شناسند و در قبال آنها پاسخگو هستند و به طور مداوم برای بهبودی بازخورد می خواهند. رهبران خودآگاه چه با درخواست بازخورد 360 درجه از اعضای گروه به طور منظم و چه با سرمایه‌گذاری در یک برنامه توسعه حرفه‌ای مستمر، ارزش یادگیری و رشد مستمر را تشخیص می‌دهند. رازتی به اشتراک می‌گذارد: «رهبران خودآگاه، چون متواضع‌تر هستند، می‌دانند که کامل نیستند. بنابراین، نه تنها برای بازخورد باز هستند، بلکه دائماً می‌پرسند، «چه کاری می توانم بهتر انجام دهم؟»».

راه دیگری که در در خودآگاهی در رهبری برای رهبران وجود دارد، تلاش آگاهانه برای بخشش است. کالدول می‌گوید: «رهبران واقعاً عاقل بسیار مایل به بخشش هستند. «آنها خودشان را می‌بخشند. آنها تشخیص می‌دهند که ما در دنیایی که کامل باشد، زندگی نمی‌کنیم. آنها می‌دانند که هیچ فردی کامل نیست».

مزایای سازمانی رهبری خودآگاهانه

رهبران از طریق توسعه و بهبود خودآگاهی خود و افزایش شناخت خود در رابطه با نقاط قوت، ضعف و تعصبات پنهانشان می‌توانند اعتماد اعضای گروه خود را کسب کنند و بدین طریق اعتبار خود را افزایش دهند. همچنین، این فرهنگ باعث ارتقاء رشد و توسعه مستمر و همیشگی سازمان می‌شود. رازتی می‌گوید: «زمانیکه رهبران نسبت به واکنش‌ها و رفتارهای خود آگاه باشند، می‌توانند تنش‌های خود را کنترل کنند. به این ترتیب، هیچ‌ فردی به واسطه تنش‌ها آسیب نمی‌بیند، چرا که افراد آگاه همواره در حال تلاش برای ارتقا و رشد خود هستند. به این ترتیب، فرهنگ بهبود و رشد مستمر باعث پیشرفت و عدم شخصی‌سازی مشکلات و مسائل می‌شود».

افراد حرفه‌ای و متخصص L&D با تشویق رهبران نسبت به کسب بازخوردهای عمیق و دوستانه، بررسی‌ منظم و همیشگی اعضای گروه و خوداندیشی بیشتر آنها می‌توانند باعث افزایش آگاهی رهبران و مدیران از خود شوند. در واقع، دیوید گیورکیان یا  David Geveorkyan (مدیر شرکت توسعه اقتصادی ایالت لس آنجلس) در مصاحبه خود با مدرسه سیاست عمومی Sol Price دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، تفکر یک رهبر را برای افزایش آگاهی از خود به عنوان یک مدیر مهم تلقی کرده است. در حقیقت، به واسطه وجود فرآیند بازتابی از خود درونی، شما می‌توانید از اعماق دنیای درونی خود آگاه شوید. به این ترتیب، شما می‌توانید ارزیابی بهتری از خود به عنوان یک فرد و اینکه چه کسی هستید و چگونه با محیطی که در آن قرار دارید، تعامل داشته باشید، خواهید داشت.

علاوه بر این، خودآگاهی باعث رشد و توسعه حرفه‌ای رهبران می‌شود که می‌توان تاثیر مثبت آن را به وضوح در تجارت مشاهده کرد.  به عنوان مثال، سازمان یا گروهی که  توسط رهبران و مدیران آگاه به خود مدیریت می‌شود، کمتر دچار درگیری داخلی می‌شود. رازتی می‌گوید: « وجود فرهنگ خودشناسی و آگاهی از خود باعث خلق فضایی کم تنش‌تر، بازتر و با اصطکاک کمتر می‌شود.»

علاوه بر این، تحقیقاتی که توسط موسسه Korn Ferry درباره خودشناسی رهبران انجام گرفته به نتایج جالبی اشاره کرده است. براساس، این تحقیقات رهبران و مدیرانی که آگاهی و شناخت بیشتری از خود دارند از عملکرد بالایی هم برای دستیابی به اهداف تجاری خود دارند. در ضمن، آنها در میزان هزینه‌ها و گردش‌های مالی خود هم صرفه‌جویی می کنند.

تلاش برای کسب بیشترین و بهترین‌ها کن

رهبران و مدیران که از خودآگاهی برخوردار هستند از این توانایی برای دستیابی به موفقیت فردی بیشتر استفاده می‌کنند. آنها از تخصص و علاقه‌ی خود برای اجراسازی تغییرات بزرگ بهره می‌برند. گرچه،  رهبران برای می‌توانند از خودشناسی خود برای بهبود حوزه‌هایی که نیازمند ارتقا هستند، استفاده کنند. کالدول اشاره می‌کند: ما با استفاده از اطلاعاتی همچون اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست، شفافیت به دست آورده و برای کسب ارتقای خود، جهان و یا سازمانی که در آن مشغول به کار هستیم،  تلاش می‌کنیم. [به عنوان رهبر یا مدیر آگاه از خود]

خودآگاهی در رهبری بیش از هر ابزار دیگری باعث افزایش موفقیت مدیران و رهبران می‌شود. این توانایی به آنها کمک می‌کند بدانند چرا یک رهبر یا مدیر بودن را انتخاب کرده‌اند، و آن را به خاطر بسپارند. همچنین، با کمک این قابلیت می‌توانند همان تاثیری که خواهان آن هستند را علاوه بر سازمان و اعضای گروه خود در جهان هم پیاده کنند. در انتها، باید گفت این رهبری ارزش پیروی دارد.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *