انتخاب نقشهای رهبری در کسبوکارهای خانوادگی
مدیریت انتخاب نقشهای رهبری در کسبوکارهای خانوادگی بسیار مهم است، زیرا هنگامی که نقشهای رهبری به صورت ضعیف طراحی و برنامهریزی شوند، با شکست مواجه میگردند. جان. الف. دیویس (John A. Davis)، به همین منظور سیستمی برای قاطعیت در برنامهریزیهای تجاری برای دستیابی به عملکردهای طولانی مدت موثر و کارآمد ارائه کرده است. در ادامه شما را با سه ساختار موثر که باید رهبران و مدیران از آنها بهره ببرند، آشنا میکنیم.
ساختارهای نقش رهبری
همیشه، انتخاب مدیر و رهبر برای شرکت تصمیمی مهم و سخت بوده است. تصور کنید، شما کسبوکار خانوادگی خود را راهاندازی کردهاید و سالیان سال به فعالیت خود در این حوزه کاری ادامه دادهاید. ناگهان کلیه اعضای خانواده تصمیمی مبتنی بر تغییر مدیر یا رهبر اتخاذ میکنند. در صورتی که مدیر بعدی فردی ضعیف باشد، و با استراتژی های مدیریتی آشنا نباشد، و یا نسبت به نقش قاطعیت در تصمیماتش آگاه نباشد، قطعا سازمان با شکست مواجه میشود.
به همین علت ضروری است، هر مدیر و رهبر اطلاعاتی درباره نقشها و وظایف خود داشته باشد، براساس آنها برنامهریزیهای تجاری خود را اجرا کند، و به ساختارهای نقش رهبری توجه نشان داده و متناسب با آنها پیش رود. این مسئله، همان چیزی است که در ادامه به آن میپردازیم. در ابتدای امر در نظر داشته باشید، موفقیت هر سازمان و گروهی به هدایت، مدیریت و کنترل خوب اوضاع درون سازمانی آن وابسته است.
هدایت، مدیریت و کنترل
کنترل اوضاع، باعث ایجاد احساس پایداری در گروه به واسطه اهداف و ماموریتهای پیشبینی شده میشود. بدون وجود احساس پایداری و ثبات، امکان برنامهریزی بلندمدت وجود ندارد. مشاغل خانوادگی به دلیل اهداف بلند مدت و برنامهها و تعهداتشان نسبت به این اهداف، نسبت به شرکت ها و سازمانهای دیگر یک مزیت بزرگ دارند. در واقع، میتوان گفت بدون وجود ثبات و پایداری این مشاغل مزیت خود را از دست میدهند، و بدون وجود کنترل مناسب و کافی، هیچگونه ثباتی نیز وجود نخواهد داشت. مشاغل خانوادگی باید کاملا کنترل شوند، و برای دستیابی به موفقیت بیشتر این کنترل باید بیش از قبل و موثرتر باشد.
کنترل مناسب و درست اوضاع منجر به افزایش اطمینان درباره برنامهریزی های اصولی، حل مشکلات، توسعه نقش رهبری، و حل اختلافات به شیوه درست میشود. زمانی که کنترل اوضاع در دست رهبر است، نظم و اعتماد رشد میکند. کنترل خوب و صحیح، محصول داشتن قوانین، سیاست ها و خطمشی ها، توافقنامه ها، برنامههای مفید و تالارهای گفتمان (مانند اعضای هیئت مدیره، شوراهای خانوادگی و یا جلسات سالانه برای مدیران) است.
یک فرد خردمند میتواند از طریق به دست آوردن مشروعیت، اختیارات زیادی برای کنترل اوضاع تجارت خانوادگی به دست آورد. اما، داشتن یک رهبر واحد (سیستم تک رهبری)، همچون گروهها و سازمانهای دیگر، فقط منجر به افزایش فعالیتهای رهبر میشود، و بدین صورت رهبر نیازمند ساعتها تفکر و بررسی مسائل و مشکلات مختلف در موضوعات متنوع است. این امر باعث میشود، رهبر در سیستم تک رهبری کنترل کمتری بر اوضاع داشته باشد. بنابراین، در سیستمهای تک رهبری معمولا رهبر نیازمند افزایش اتحاد در یک یا چند گروه زیر است:
- شورای سهامداران
- اعضای هیئت مدیره
- شورای خانوادگی
گروههای ذکر شده برای ارائه عملکرد مناسب و کاربردی از خودشان به رهبران باهوشی و موثر نیازمند هستند. به عنوان مثال، اعضای هیئت مدیره برای تامین نیازهای تجاری سازمان به مشاورهها و راهنماییهای رهبر نیازمند است.
هر کسبوکار خانوادگی میتواند متناسب با اهداف و افرادی که دارد، اعضای گروه رهبری و حتی معاونان خود را انتخاب کند. به عنوان مثال، یک گروه رهبری برای مشاغل خانوادگی میتواند شامل چهار اعضا و یا افراد بیشتری باشد، و یا میتواند یک رهبر را به عنوان رهبر نهایی برای کنترل و اجرای کلیه تصمیمات، مسائل، و برنامهریزیها انتخاب کند.
در برخی تجارتهای خانوادگی، معمولا رهبر شورای خانواده با رهبر واقعی خانواده تفاوت دارد. البته، گاها رهبران خانواده رهبری تجارت و کسبوکار را هم برعهده دارند، اما این امر برای همه مشاغل خانوادگی صادق نیست. حتی، گاهی برخی کسبوکارهای خانوادگی معاونانی را هم برای انجام وظایف سازمان در سیستم رهبری خود در نظر می گیرند.
هدایت و رهبری
مدیران و رهبران علاوه بر نقشهایی همچون توسعه سازمان، پشتیبانی از کارکنان، مشارکت در نحوه کنترل سازمان باید نقش هدایت و رهبری سازمان را هم برعهده داشته باشند. معمولا، رهبران و مدیران در شناسایی مکان مورد نیاز مشاغل خانوادگی (ایجاد چشمانداز جذاب برای آینده تجارت و سازمان) راهبردها و برنامههایی پیشنهاد میدهند. آنها از ابزار هایی همچون ایجاد و افزایش انگیزه، الهامبخشی، و ترغیب کارکنان به همکاری برای ایجاد تغییرات بهره میبرند.
رهبری و مدیریت، فعالیتی شخصی است که در آن رهبران و مدیران با تک تک اعضای سازمان ارتباط برقرار میکنند و آنها را در راستای اهداف سازمان متقاعد ساخته و از ایدههای جذاب آنها در کسبوکار خود بهره میبرند. معمولا، پیروان رهبر به دلیل وفاداری، از رهبر پیروی میکنند. آنها با رهبر همزادپنداری عمیقی احساس کرده و به همین خاطر گاها تا انتهای زندگی خود به رهبر وفادار میمانند. البته گاها پیروان، به دلایل قانعکننده برای پیروی طولانی مدت از رهبر نیاز دارند، در غیر اینصورت، اعتماد خود را نسبت به او از دست داده و دیگر پیرو او نخواهند بود.
از آنجایی که کسبوکارهای خانوادگی به صورت بلند مدت به ثمر مینشینند، رهبر یا رهبران باید بتوانند پیروان خود را سالهای زیادی قانع نگه دارند. در واقع، علاوه بر تبحر در بخش برنامهریزی و مدیریت سازمانی، آنها باید بتوانند با کارکنان خود رابطه دوستی ایجاد کرده و آنها را نسبت به اهداف سازمان قانع سازند. به عبارتی می توان گفت، رهبران کارکنان خود را به سمت صحنه رزم هدایت میکنند، اما نمی توانند آنها را در صحنه رزم مدیریت کنند.
رهبران موثر میتوانند سبکهای متفاوتی همچون سبک کاریزمایی نلسون، یا رویکردی آرامتر برای سبک رهبری خود برگزینند. صرفنظر از سبک رهبری، موثرترین رهبران در سیستم کسبوکارهای خانوادگی شامل «رهبران خدمتگزار» یا «شرکای خدمتگزار» هستند. این رهبران معمولا ایدهها و اصول محکمی درباره نحوه اداره شرکت و سازمانها دارند، و میتوانند ایدههای جذابی درباره سرمایهگذاریهای مالی به خانوادهها ارائه دهند.
آنها شخصیتی منحصر به فرد با نیازها، حساسیتها و منیتهای خود دارند، اما در عین حال، خواهان موفقیت تجارت خانوادگی هم هستند. آنها به مشارکت با دیگران و رفتار منصفانه با شرکای خود اعتقاد دارند، و با آنها به خوبی رفتار می کنند. علاوه بر این، آنها قادر به تصمیمگیریهای سخت برای محافظت از معیارها و آرمانهای گروه و سازمان هستند.
در صورت علاقه به موضوع نقشهای رهبری در کسبوکارهای خانوادگی، مقاله مالکیت در کسبوکارهای خانوادگی را نیز مطالعه کنید.
مدیریت
مدیریت، برخلاف رهبری به معنای داشتن گروهی برای مدیریت کارآمد و موثر است. مدیریت به برنامهریزی و بودجهبندی، سازماندهی، تجزیه و تحلیل مشکلات و مسائل، ساخت و استفاده از سیستم و استراتژی های مدیریتی، تخصیص محتاطانه منابع و گرفتن بازخورد درباره نحوه عملکرد مدیر است. در واقع، میتوانیم مدیریت را مکمل نقش رهبری بدانیم. بنابراین، بسیاری از موفقیتهای شغلی و خانوادگی به اجرای درست و اصولی، انجام کارها در زمان کلیدی و با بودجه مناسب مرتبط هستند.
بیشتر رهبران و مدیران کسبوکار های خانوادگی که اغلب مدیران موفق و قوی هستند. میتوانند، در برخی از تکنیکهای مدیریتی پیشرفت کنند، اما تمایل زیادی به مدیریت سازمان و بخشهای مختلف دارند. گاهی، این تمایل به حدی زیاد است، که آنها سعی در مدیریت و حاکمیت بر تک تک بخشها و تصمیمات دارند.
این مسئله که اعضای خانواده خواهان مدیریت مسائل تجاری باشند، امری طبیعی است. اما تمرکز بیش از حد بر مدیریت بخشهای مختلف سازمان میتواند اثربخشی گروه را کاهش دهد. به همین دلیل توصیه میشود، رهبران مشاغل خانوادگی از استراتژیهای روز دنیا در زمینه مدیریت آگاه باشند. به عنوان مثال، یادگیری استراتژیهایی همچون ارائه بازخورد به نسل آتی برای مدیریت در حوزه های مختلف، تعیین اهداف روشنتر برای مدیریت مسائل مالی کسبوکار، و آماده سازی نسل بعدی برای مدیریت میتواند بسیاری از مشکلات مدیریتی مشابه در کسبوکارهای خانوادگی را کاهش دهد.
اما، معمولا بیشتر مشکلات در کسبوکارهای خانوادگی به دلیل عدم وجود کنترل و حاکمیت صحیح مشاغل خانوادگی رخ میدهند. در حوزه کنترل کسبوکارها، باید اعضای خانواده درباره رسالت و ارزشهای اصلی کسبوکار خانوادگی اطلاعات روشن و صریحی داشته باشند، یا عدم وجود سیاستها و خطمشی در کسبوکارهای خانوادگی خود عامل دیگری برای ضعف در مدیریت مشاغل و تجارتهای خانوادگی است.
اینها همه چالشهای موجود در کسبوکارهای خانوادگی هستند، که از طریق افزایش آگاهی نسبت به نحوه مدیریت آنها میتوان برنامهریزیهای مناسبی برای مدیریت موثر و کاربری آنها اتخاذ کرد، و بدین طریق از نتایج مثبت تصمیمات درست و موثر در تجارت خانوادگی برخوردار شد.
نتیجهگیری
در آخر، شما به عنوان یک رهبر کسبوکار خانوادگی میتوانید از سه عامل فوق برای مدیریت بهتر تجارت خانوادگی خود بهره ببرید. به یاد داشته باشید، شما به عنوان یک مدیر و رهبر از طریق افزایش اطلاعات و دانش خود در حوزه مدیریت، رهبری و نحوه کنترل و اداره کردن سازمان میتوانید نقش کارآمدتر و موثرتری را ایفا کنید. پس همواره سعی کنید، اطلاعات به روزی درباره این حوزهها داشته باشید.
پاسخها