مالکیت در کسبوکارهای خانوادگی
مالکیت در کسبوکارهای خانوادگی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا مالکان و صاحبان حمایتگر کسبوکارهای خانوادگی همچون قهرمانانی با عملکرد بالا در کسبوکار شناخته میشوند. هنگامی که مالکان به ماموریتی که شرکتشان برعهده دارد اعتقاد پیدا میکنند، اقدام به انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت کرده و مدیریت خود را بهتر و کارآمدتر پیش میبرند تا احساس رضایت بیشتری از سود سهام پایدار شرکت خود به دست آورند.
به همین خاطر، میتوانند فرهنگ کارآمد قوی ایجاد کرده و به نتایج بلندمدت چشمگیری دست یابند. هنگامی که مالکان در یک فرآيند متحدانه پیش نروند و یا در پی پاداشهای مالی کوتاه مدت باشند، به طور کلی جهتگیری مدیریت بر سودهای کوتاه مدت و مطمئن متمرکز میشود.
با تغییر هر نسل، تعداد مالکان کسبوکارها افزایش پیدا کرده و میزان انتظارات شرکت افزایش مییابد. برخی از سهامداران در شرکت کار میکنند، اما برخی دیگر فقط به عنوان سهامدار، مشارکت خواهند داشت. سهامداراني كه در کسبوکار خانوادگی فعال بوده و وظیفهای بر عهده دارند، عموما بيشتر درباره تجارت اطلاع پیدا کرده و تمایل فراوانی برای پیشبرد ماموریتهای کسبوکار و شرکت خود دارند. اما هر دو گروه میتوانند نقش حامیان اصلی مشاغل خانوادگی را داشته و در راستای توسعه و پیشبرد اهداف به شرکت خانوادگی خود کمک کنند.
از آنجایی که مالکان و صاحبان اصلی کسبوکار نقش پررنگی در کسبوکارهای خانوادگی ایفا میکنند، منطقی است شغلی که باید طبق اصول و قواعد درست خود پیش رود، قانون مالکیت را بداند. (در مقایسه با شغلهای دیگری که در شرکت وجود دارد) اگر کارمند مشخصی برای سمتی در نظر گرفته شود، در ابتدا باید مسئولیتهای شغلیاش به دقت برایش توضیح داده شود. وظایف قانونی شغل مالکیت (صاحب اصلی شرکت) مهم است، اما فقط شامل وظایفی همچون انتخاب اعضای هیئت مدیره و تغییر دورهای آئیننامهها و وظایف شرکت هست.
همچنین، شغل مالکیت مستلزم وظایف زیر است:
• مالک باید درباره اجرا، عملکرد و شرایط اساسی مالی شرکت (از جمله توانایی حداقلی خواندن سطح پایه صورتهای مالی شرکت) آگاهی داشته باشد.
• مالک باید از توانایی گفتگو با مدیریت و رهبری شرکت و ارائه پیشنهادهایی به اعضای هیئت مدیره در تنظیمات گزینههای مختلفی همچون تعداد جلسات سهامداران در طول ماه برخوردار باشد.
• مالک باید بتواند از تصمیمات تجاری به صورت علنی پشتیبانی کرده و همچون نماد یک سفیر خوب و کاربلد شرکت در جامعه حضور یابد.
• مالک باید بداند چه کسی عضو هیئت مدیره بوده و در صورتی که اعضای هیئت مدیره به نظراتی نیاز دارند، نظرات کاربردی و کارآمدی به آنها ارائه دهد.
• در صورت نیاز، مالک باید بتواند سرمایه اضافی برای کسبوکار فراهم کند.
پس از اینکه مسئولیتها توسط مالکان و صاحبان شرکت درک و آموخته شد، باید به مالک یا مالکین حقوقشان آموزش داده شود. از جمله این حقوق میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
• اطلاعاتی مهم و ضروری درباره کسبوکار مخصوصا درباره نحوه مدیریت و حسابهای مالی فعال آن
• توزیع سود سهام به صورت معقول ( این توزیع باید به گونهای باشد که بتواند از عملکرد شرکت محافظت کند)
• انتخاب مدیرانی توانمند که بتواند از منافع شركت محافظت کنند.
• تصمیمگیری درباره آییننامه و قوانین شرکت و توافقنامههای موجود بین مالکان
بیشتر صاحبان و مالکان کسبوکارهای خانوادگی هیچگونه اطلاعی درباره وظایف و حقوق مالکیت ندارند. علت آن هم این است که هرگز اطلاعاتی در این زمینه به آنها ارائه داده نشده است. قطعا، اعضای خانواده باید درباره وظایف، مسئولیتها و حقوق صاحب شرکت بحث کنند. به این ترتیب، مالکان و صاحبان شرکت اطلاعات دقیقتری درباره وظایف و حقوق خود خواهند داشت.
سهامداران پشتیبان و حامی فراوانی در کسبوکارها و شرکتهای خانوادگی بوده و این خود عاملی برای برتری این شرکتها است. اما باز هم باید روابط بین کارکنان شرکت و صاحبان آن تقویت شود تا بنیان مالکیت همچنان محکم باقی بماند. اغلب رهبران و مدیران مشاغل خانوادگی به دلیل اینکه تصور میکنند کارکنانشان اعضای خانوادهشان هستند، فرض میکنند دیگر نیازی به صحبت درباره اهداف و محدودیتهای خود و شرکت، اطلاعاتی درباره فعالیتها و اهداف شرکت، سرمایهگذاریها و سودهای حاصل از شرکت و موارد فراوان دیگری ندارند.
البته باید گفت آنها دچار یک اشتباه بزرگ شدهاند. در واقع، اعضای خانواده هم نیاز به اطلاع از جزئیات و کلیات شرکت و کسبوکار در کنار کارکنان خارج از اعضای خانواده دارند. به این ترتیب، با صحبت و گفتگو درباره مسائل مختلف میتوان اعضا را با ویژگیها و اهداف، برنامهها و طرحهای آتی و فعلی و هزاران موضوع دیگر آشنا کرد که در نهایت بنیان کسبوکار خانوادگی را مستحکمتر خواهد کرد.
بد نیست بدانید نادیده گرفتن روابط سهامداران خانوادگی (حتی غیر خانوادگی) خطرناک است زیرا در نهایت مشکلات سهامداران فوران کرده و آرامش مدیریت و شرکت را برهم میزنند. به همین دلیل، پیشنهاد میشود که حتما روابط قوی و مستحکمی با سهامداران و کارکنان خود بسازید.
بهترین راه برای خلق مالکیتی قوی و اصولی برای کسبوکارهای خانوادگی و جلوگیری از ایجاد مشکلات مالکیتی، انتخاب مالک یا مالکینی است که توانایی انجام کار مالکیت را به درستی دارند. زمانی که شما فرد مناسبی را برای انجام کارهای مالکیتی انتخاب میکنید، از رخداد مشکلات تجاری جلوگیری میکنید.
حالا ممکن است برایتان سوال بوجود آید که چه افرادی از اعضا خانواده واجد شرایط پذیرش مالکیت هستند. ما در ادامه به ویژگیهای این افراد میپردازیم:
•اعضایی که علاقهمند به انجام کسبوکارهای خانوادگی هستند. این افراد ویژگیهایی همچون یادگیری مداوم، شرکت در جلسات، مشارکت در بحثها و انجام وظایف مدیریتی دارند.
• ویژگی دوم آنها، ترجیح نیازهای شرکت بر منافع خانواده است. آنها تقاضای دستیابی به منابع مالی زیاد از شرکت را ندارند و یا خواهان همکاری با اعضای خانواده فاقد صلاحیت نیستند.
• آنها خواهان فداکاری و از خودگذشتگی برای کسبوکارشان هستند. آنها در صورت لزوم سود حاصل از درآمد خود را کاهش داده و یا از آن صرف نظر میکنند.
•آنها توانایی اظهار نظر خود به سهامداران، مدیران و رهبران را دارند. در عین حال، رابطه خوبی با مدیران و رهبران داشته و به آنها احترام میگذارند.
این استانداردها پایه و نیاز اساسی برای نقش مالکیت هستند اما همه اعضای خانواده تمایل و یا توانایی دستیابی به این استانداردها را ندارند. زمانی که اعضای خانواده شرایط دستیابی به نقش مالکیت ندارند، شما میتوانید آنها را ترغیب کرده و مهارتهایشان را افزایش دهید. همچنین، میتوانید روابط ضعیف خود را تقویت کنید تا از نتایج مثبت آن بهرهمند شوید. اگر بعد از انجام اقدامات فوق به منظور تقویت اعضای خانواده برای نقش مالکیت هنوز هم در شرایط اولیه آنها تغییراتی مشاهده نشد، نباید آنها را مجبور به انجام شغلی کنید که تمایل به انجامش را ندارند.
در حقیقت، مجبور کردن افراد به انجام شغل و یا وظایفی که به آن تمایل ندارند با نتیجه خوبی همراه نخواهد بود. همه ما از مشکلاتی که به واسطه اجبار برای اشخاص و شرکتها رخ داده، آشنا هستیم. سوالی که در اینجا پیش میآيد این است که چرا باید مالکیت را به اعضای خانوادهای منتقل کند که خواهان دستیابی به آن نیستند؟
انجام این کار نسلهای بعدی کسبوکار خانوادگی را با مشکلاتی مضاعفی مواجه میکند. در اینجا به والدین توصیه میشود حتما ویژگیها و شخصیت فرزندانشان را در نظر گرفته و متناسب با آن ویژگیها به آنها وظایفی و نقشهایی منتقل کنند.
راههایی برای رها شدن از این اجبار وجود دارد؛ خانوادهها میتوانند داراییهای دیگر را به فرزندانی منتقل کنند که عدم صلاحیت در مالکیت شرکت یا کسبوکار خانوادگی را دارند و یا به فرزندان که ویژگیهای مورد نیازشان را ندارند، سهام بدون رای بدهند.
به این ترتیب، آنها هیچگونه تاثیری در شرکت نخواهند داشت، و یا میتوانند به اعضای فاقد صلاحیت سفته و یا مدرک داده و به مرور سهام آنها را خریداری کنند. راهحلهای زیادی برای اعضای فاقد صلاحیت وجود دارد. صاحبان و مالکان متناسب با نظر خود میتوانند از آنها استفاده کنند.
توسعه و پیشرفت برای صاحبان و مالکان یک کسبوکار خانوادگی با احترام نسل بعدی به نسل قدیمی آغاز میشود. در ضمن، میتوان با پیشبرد بحثها و سمینارهایی که شامل اعضای خانواده است به تقویت ارتباطات و افزایش احترامات میان دو نسل نیز کمک فراوانی کرد.
روابط سهامداران با یکدیگر همچون یک خیابان دو طرفه است. ارتباطات قوی سهامداران و صاحب شرکت باعث افزایش سود کسبوکار به صورت کلی میشود. مزایای مالی (سود حاصله از سهام، توزیع مبالغ نقدی، افزایش ارزش سهام شرکت)، مزایای اجتماعی همچون ارتباطات قوی با کسبوکارهای خانوادگی (شبکهسازی توسط مالکان و مدیران)، وجود تجارت در خانواده (احساس اینکه عضوی از تجات خانوادگی هستی) و مزایای روانی (افتخار به تجارت خانوادگی و ارتباطات داخلی با اعضای خانواده) همگی برای صاحبان و مالکان کسبوکارهای خانوادگی مهم و ضروری هستند.
روابط موجود بین مالکان و شرکت باید به گونهای باشد که منافع مالی برای صاحبان شرکت در دسته انگیزههای کم و ناچیز قرار گیرد. در واقع، باید گفت زمانی که منافع مالی برای صاحبان و مدیران شرکت نقش برجسته و پررنگتری در مقایسه با مسائل دیگر پیدا میکنند، کسبوکار خانوادگی توانایی خود برای داشتن تفکر اصولی و ارائه عملکرد بلند مدت (که یک مزیت رقابتی است) را از دست میدهد.
نوشته شده توسط پروفسور جان آ. دیویس (Professor John A. Davis)
بنیانگذار و رئیس، گروه سرمایهگذاری خانواده کمبریج “Cambridge Family Enterprise Group”؛ مدرس ارشد و مدیر دانشکده مدیریت “MIT Sloan”، وی همچنین محقق، مربی، نویسنده، معمار تاثیرگذار است.
منبع
پاسخها