3 نسل از شهرهای هوشمند در توسعه شهر فناوری محور

امروزه شهرهای هوشمند در رسانه‌ها و در شرکت‌ها‌ی فناوری و نزد کارآفرینان، بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفته‌اند. به‌طور فزاینده‌ای دولت‌های محلی و جامعه مدنی نیز توجه خود به شهرهای هوشمند را بیشتر کرده‌اند. از سوی دیگر نیز، شهرهای هوشمند این وعده را داده‌اند که به‌طور روافزون و با توجه به پتانسیل موجود، در سراسر جهان تعداد بیشتری از شهرهای کارآمدتر، با تکنولوژی پیشرفته‌تر و هوشمندتر را درست کنند که با وجود آن می‌توانند امیدوار باشند کیفیت زندگی را برای شهروندان بهبود بخشیده‌اند.

آقای دکتر بوید کوهن (Dr. Boyd Cohen) به عنوان یک متخصص شهری تجربه خود را در زمینه شهرهای هوشمند بیان کردند و درباره 3 نسل از شهرهای هوشمند صحبت کردند.

من از سال 2011 در زمینه شهرهای هوشمند در حال تحقیق هستم، در آن زمان مروری بر ابتکارات هوشمندانه در شهرهای بزرگ و کوچک در سراسر جهان انجام دادم تا با مفهوم دقیق شهر هوشمند آشنا شوم.

ایده شهرهای هوشمند توسط دولت‌های مختلف در سراسر جهان پذیرفته شده است، در طی آن من شاهد تحول مفهومی از شهر هوشمند بودم که توسط شهرها پذیرفته شد، به نظر می‌رسد سه مرحله متمایز و مشخص وجود داشته باشد که نشانگر پذیرش شهرها از فناوری و توسعه می‌باشد، در ابتدا فناوری شرکتی را به حکمرانی شهری پیوند زدند و در نهایت شهروندمحوری در شهرها مورد توجه قرار گرفتند. در ادامه به بررسی مفصل‌تری از 3 نسل از شهرهای هوشمند می‌پردازیم:

نسل اول شهرهای هوشمند: شهر فناوری‌محور

هنگامی که من برای اولین بار شروع به مطالعه شهرهای هوشمند کردم، IBM (شرکت بین‌المللی ماشین‌های کسب‌وکار که یک شرکت آمریکایی چندملیتی فناوری است. این شرکت تولیدکننده و فروشنده نرم‌افزار و سخت‌افزار، ارائه‌دهنده خدماتی چون زیرساخت، میزبانی وب، فناوری نانو و ابر رایانه است) و چندین شرکت فناوری چند ملیتی دیگر، از پتانسیل فناوری برای تبدیل شدن شهرها به مناطقی امن، کارآمد و با تکنولوژی بالا برای نوآوران، استقبال می‌کردند. برخی از شهرهایی که از همان ابتدا نظریات آنان را پذیرفته بودند، تمام آن‌چه که توسط این شرکت‌ها به‌فروش می‌رسید را می‌خریدند. این‌که شهرهای جهانی در گرایش خود برای جذب «طبقه خلاق» (کتاب (“creative class”) ریچارد فلوریدا (Richard Florida) در رقابت سختی قرار دارند، برکسی پوشیده نیست. این چشم‌انداز فناورمحور در شهرهای هوشمند، محیطی را ایجاد می‌کند که برای نوآوران فناوری‌ شهری جذاب است و به‌ نوبه خود در پتانسیل رشد شغل‌ و شکوفایی اقتصادی شهرها نقش بسزایی دارد. بر همین اساس بسیاری از شهرها گام‌های اولیه را سریع‌تر طی کردند.

نسل اول شهرهای هوشمند با این خصوصیت شناخته می‌شوند که ارائه‌دهندگان فناوری، برای پذیرفته شدن راهکار خود شهرها را تشویق به استفاده از فناوری‌هایی می‌کنند که تاثیر چندانی بر کیفیت زندگی شهروندان ندارند، مانند کسی که در صف انتظار خرید آخرین محصول اپل باشد، در حالی که نمی‌داند به‌طور دقیق چگونه باید از آن استفاده کند.

فلسفه بنیادین شهرهای هوشمند نسل اول پروژه‌های سفارشی شهرهای هوشمند است که در سراسر جهان ارائه شده؛ از PlanIT در پرتغال تا Songdo در کره جنوبی. چشم‌اندازهای مرتبط با شهرهای نسل آتی، توسط شرکت‌های فناوری بخش خصوصی مانند Living PlanIT  و  Cisco به راه افتاده‌است. آنتونی تاونسند (Anthony Townsend) در کتاب خود، نقدی متفکرانه در مورد شهرهای هوشمند نسل اول را ارائه می‌دهد، و استدلال می‌کند که دیدگاه شهر آینده فناوری‌محور، فرصت پویای تعامل شهر با شهروندان خود  را از دست داده‌است.

نسل دوم شهرهای هوشمند: حکمرانی شهری با فناوری فعالانه

این نسل از شهرهای هوشمند در مخالفت با ارائه‌دهندگان فناوری ارائه شده و توسط شهرها هدایت شده‌است. در این نسل، شهرداری -با راهبری شهرداران آینده‌نگر و مدیران شهری- مسئول هدایت شهر به سمت آینده آن است و نقش گسترش فناوری‌های هوشمند و سایر فناوری‌های مرتبط با شهر را بر عهده دارد.

در این مرحله، مدیران شهری به‌طور فزاینده‌ای بر راه‌حل‌های فناورانه تمرکز می‌کنند تا بتوانند کیفیت زندگی را بهبود بخشند. شاید یکی از بهترین نمونه‌های نسل دوم شهرهای هوشمند، تجربه شهردار شهر ریو در برزیل بود که به IBM رفت و سفارش ایجاد یک شبکه حسگر را برای کاهش نقش رانش زمین در فاولاها (محله‌های زاغه‌نشین) ارائه داد. این پروژه به‌طور قابل توجهی نظر رسانه‌های جهانی را به خود جلب کرد، به‌خصوص که این پروژه با تکمیل شدن خود، به یک مرکز عملیات در قرن بیست و یکم متصل می‌شد که امکان مشاهده آنلاین برای تشخیص جرم و پیش‌گیری از آن را فراهم می‌کرد و در کنار خدمات اضطراری با سرویس‌های هوشمند دیگر نیز ادغام می‌شد.

اکثر شهرهای هوشمند پیشرو، از جمله شهرهایی که در رتبه‌بندی Fast Company (فست کامپانی یک مجله تجاری آمریکایی، در زمینه فناوری، کسب‌و‌کار و طراحی) قرار دارند، اغلب شهرهای هوشمند نسل دوم هستند. به‌عنوان مثال، بارسلونا دارای بیش از 20 منطقه است که برنامه‌های هوشمند مرتبط با شهرهای هوشمند در آن اجرا شده است. همچنین به معنای واقعی کلمه بیش از 100 پروژه فعال شهر هوشمند ازجمله Wi-Fi در فضاهای عمومی و وسائل حمل‌و‌نقل عمومی، روشنایی هوشمند و ارتقاء زیرساخت شارژ خودروی الکتریکی در این شهر در جریان است. این سازمان نه تنها آغازگر پروژه‌های متعدد است، بلکه با حمایت از رشد صنایع مرتبط با هوشمندسازی شهری و شبکه‌های شهری به وسیله نمایشگاه جهانی (EXPO)  شهرهای هوشمند و همچنین با ارائه پروتکل‌های جامع شهری، به دنبال راهبری جهانی شهرها است. بسیاری از شهرهای پیشرو مانند بارسلونا، فرصت‌ قابل توجهی را برای استفاده از تکنولوژی در جهت تسهیل کیفیت زندگی شهروندان و گردشگران در دستور کار قرار داده است.

نسل سوم شهرهای هوشمند: مشارکت (هم‌آفرینی) شهروندی (citizen co-creation models)

در سال گذشته مدل جدیدی برای شهرهای هوشمند عرضه شد. شهرهای هوشمند پیشرو به‌جای رویکرد مبتنی بر فناوری‌ (نسل اول شهرهای هوشمند) و یا رویکرد مبتنی بر حکمرانی شهری با فناوری فعالانه (نسل دوم شهرهای هوشمند)، با کمک مدل‌های مشارکتی، مدلی را برای هدایت بهتر نسل‌های بعدی شهر هوشمند ارائه دادند.

به‌عنوان مثال، وین یک شهر هوشمند پیشرو است که به‌طور منظم در صدر رتبه‌بندی سالانه شهرهای هوشمند جهان قرار گرفته است. این شهر همچنان از مدل نوع دوم استفاده می‌کند و مانند بارسلونا، بیش از 100 پروژه شهرهای هوشمند فعال دارد. اما برخی از این پروژه‌ها با انواع مشابه خود تفاوت‌هایی دارند. به‌عنوان مثال، شهر وین در مشارکت با یک شرکت انرژی محلی که نامش وین –انرژی (Wien Energy ) است، شهروندان را تبدیل به سرمایه‌گذاران نیروگاه‌های خورشیدی محلی کرده است تا بتواند با مشارکت شهروندان به اهداف انرژی پاک برای وین در سال ۲۰۵۰ دست پیدا کند. وین همچنین تمرکز بالایی بر مشارکت شهروندان در راستای پرداختن به موضوعات مسکن مقرون‌به‌صرفه و برابری جنسیتی داشته است. شهر ونکوور با مشارکت دادن سی هزار شهروند خود در برنامه فعال هم‌آفرینی شهروندی ونکوور به عنوان سبزترین شهر در سال ۲۰۲۰، دست به ابتکاری بلندپروازانه‌ برای ایجاد یک استراتژی مشترک زد. بارسلونا به‌تازگی یک پروژه نوآوری (به نام چالش باز BCN) را تکمیل کرد که در آن برای شهروندان شش چالش ارسال می‌شد و از یک پلتفرم خصوصی به نام Citymart استفاده می‌شد تا از شهروندان و نوآوران در سطح محلی و جهانی ایده‌هایی دریافت شود.

نسل سوم شهرهای هوشمند فقط مختص به شهرهای جهان توسعه‌یافته نیستند. بحث در مورد شهرهای هوشمند نوع سوم بدون نام بردن از یکی دیگر از شهرهای پیشگام آمریکای لاتین، مدلین(پایتخت کشور کلمبیا)، غیرممکن است. شهر مدلین، برنده جایزه شهر نوآور سال در موسسه‌ Urban Land Institute، روند بازسازی شهری براساس شهرسازی پایین به ‌بالا اتفاق افتاد که بر اساس مشارکت دادن شهروندان آسیب‌پذیرترین محله‌های شهر، تمرکز کرده است. برخی از این پروژه‌های تحول‌آفرینی در این زمینه مانند پروژه‌های احداث تله کابین و پله‌های برقی و مدارس با فناوری جدید هستند. کتابخانه‌های مدلین به‌تازگی تعهد خود را به شهروندان نوآور با حمایت از توسعه یک منطقه نوآوری چشمگیر(Ruta N) برای جذب و حفظ استعدادهای کارآفرینی نشان داده‌اند.

بیشتر بخوانید: ماموریت شهرهای هوشمند

نسل سوم شهرهای هوشمند همان‌طور که مثال مدلین نشان می‌دهد، بیشتر بر موضوعاتی مانند برابری و مشارکت اجتماعی استوار هستند. پیدایش شهرسازی مشارکتی یکی از نمونه‌هایی است که در آن شهرها شرایط امکان ظهور فعالیت‌های مشارکت محلی را فراهم می‌کنند. در حالی که شرکت‌های بزرگ و دارای پشتوانه سرمایه‌گذاری خطرپذیر مانند Airbnb و Uber لزوماً با دیدگاه‌های نسل سوم شهرهای هوشمند سازگار نیستند، بسیاری از پروژه‌های دیگر ظرفیت بکارگیری منابع کم‌مصرف و افزایش کیفیت زندگی تمامی شهروندان شهر را دارا هستند. برخی از این پروژه‌ها شامل کافه‌های تعمیراتی ، پایگاه‌های امانت ابزار جهت انجام تعمیرات در خانه‌ و دوچرخه‌های اشتراکی هستند. به نظر می‌رسد که شهرهایی مانند آمستردام و سئول در ترویج فعالیت‌های اشتراکی بین شهروندان و نیز تقویت استارت‌آپ‌های اشتراکی پیشتاز هستند.

آیا شهرها می‌توانند از یک مدل شهر هوشمند به مدل دیگری حرکت کنند؟

من به‌تازگی این چارچوب را برای نسل‌های مختلف شهرهای هوشمند در رویداد شهرهای هوشمند در بروکسل ارائه کردم و یکی از اولین سوالاتی که دریافت کردم این بود که شهرها چگونه به نسل‌های مختلف وارد و یا از آن خارج می‌شوند. پاسخ من این است که معتقدم برخی از شهرها به معنای واقعی کلمه تمامی مراحل را در طول زمان طی می‌کنند. به نظر می‌رسد کانزاس شهری است که از تسل اول شهرهای هوشمند به‌طور مستقیم به نسل سوم شهرهای هوشمند در حال پیش‌روی است. کانزاس شهری بود که حق شراکت با گوگل را برای نصب گوگل فایبر Google Fiber در کل منطقه به‌دست آورد. حس من این است که این کار واقعاً یک ابتکار برای شهر هوشمند نسل اولی محسوب می‌شد که از ابتدا مبتنی بر فناوری بود – اما شهر از طریق این ابتکار تغییراتی پذیرفت که نه تنها چگونگی بهبود ارائه خدمات دیجیتال توسط دولت از طریق زیرساخت‌های گیگابیتی را دنبال می‌کند(شهرهای هوشمند نسل دوم)، که سعی می‌کند از این زیرساخت‌ها به عنوان انگیزه‌ای برای هم‌آفرینی شهروندی، مشارکت شهروندان و رشد ارگانیک اکوسیستم کارآفرینی محلی استفاده کند.

من همچنین معتقدم برخی از شهرها پس از شروع به کار ممکن است در یکی از این سه نسل باقی بمانند.

به عنوان مثال، به نظر می‌رسد سنگاپور تا حد زیادی بر نسل دوم شهرهای هوشمند متمرکز شده است و تصور اینکه مدیریت شهری به طور کامل از رویکردهای دموکراتیک‌تر و نامنسجم برای ایجاد مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند نسل سوم استفاده کند، دشوار است.

به احتمال زیاد تشخیص اینکه من نسبت به آینده شهرهای هوشمند بسیار تمایل و علاقه دارم، مشکل نیست. من اعتقاد دارم که ترکیبی از نسل‌ دوم شهرهای هوشمند  و نسل سوم شهرهای هوشمند به احتمال زیاد بهترین فرصت را برای آینده شهرها نشان می‌دهند. مدیران شهری باید به راهبری ادامه دهند و برای مثال کارهایی مانند حمایت از رشد زیرساخت‌های دیجیتال پهنای باند، شبکه‌های بی‌سیم، خدمات دولت الکترونیک(E-GOV) و دولت سیار( M-GOV) و اینترنت از شبکه‌های حسگر اینترنت اشیا را در دستور کار خود قرار دهند.

اما تمام این توانایی‌های نسل دوم شهرهای هوشمند، باید به‌طور فزاینده‌ای به ایجاد مشارکت (هم‌آفرینی) شهروندان و کارآفرینان شهری کمک کند. در دنیایی که شرکت‌هایی مانند تویوتا و تسلا حق امتیاز خود را به امید نوآوری هرچه بیشتر به‌رایگان می‌بخشند، شهرها باید ظرفیت نوآوری، ساکنان خود را با آغوش باز بپذیرند. ساکنانی که قادر هستند نیازهای شهر را پیش از مدیران شهری تشخیص دهند و کسانی که می‌توانند با همکاری جمعی برای حل مشکل و رشد سریع شهر وارد کار شوند و نوآوری‌های مقرون‌به‌صرفه را ارائه دهند. شهرها باید با توجه به نوع رفتار شهروندان و همچنین نوع خدماتی که آنها از شهر دریافت می‌کنند، به دنبال راهکارهایی برای افزایش مشارکت شهروندی و همچنین ارتقای کیفیت زندگی شهری باشند.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *