اینترنت اشیا و رشد شتابان انقلاب صنعتی چهارم
با کاهش قیمت فناوری حسگر، تولیدکنندگان به دنبال طراحی و تحویل تعداد بیشتری از سامانههای اینترنت اشیا بوده که منجر به تولید محصولات و داراییهای هوشمند بیشتری نسبت به قبل شده است. همانگونه که فناوری در طول منحنی پذیرش (سازگاری) حرکت می کند، سامانههای اینترنت اشیاء روز به روز نقش بیشتری در دنیای واقعی ایفا میکنند. امروزه ما به خوبی از مرحله اثبات مفهوم اینترنت اشیا عبور کردهایم و هم اکنون زمان شکوفایی اینترنت اشیا است.
مبانی انقلاب صنعتی چهارم
اینترنت اشیا مدت زیادی است که به عنوان فناوری پشتیبان انقلاب صنعتی چهارم در نظر گرفته می شود. و با کاربردهای روزافزون اینترنت اشیا در دنیای واقعی، چشمانداز صنعت 4 بدین صورت است که شاهد شکل گیری کارخانه های هوشمند و زنجیرههای تامین دیجیتالی که توسط داده ها، بینش، و اتوماسیون تقویت می شوند، هستیم.
فرایند پذیرش فناوری اصطلاحاً به صورت گلوله برفی عمل میکند. ما در شرکت سپ شاهد اجرای اینترنت اشیا در سال 2020 هستیم که نویددهنده این موضوع است که اینترنت اشیا در حال تبدیل شدن به فناوری غالب است. همانگونه که شرکت مشاوره مدیریت گارتنر نیز بیان داشته است که تا سال 2024، حداقل 50% کاربردهای سرمایهگذاری در تولید توسط اینترنت اشیا قابل پیاده سازی است.
در واقع، امروزه سازمان های مختلفی در سرتاسر دنیا از اینترنت اشیا به منظور افزایش کارایی، خدمت رسانی بهتر به مشتری، و برآورده کردن تقاضای بازاری شان، در مقیاس ها و سطوح گوناگون استفاده می کنند. در نتیجه این امر، شاهد تحولی در تکنولوژی های سنتی تولید به سمت دیجیتالی شدن تولید هستیم که شامل ماشین آلات تمام اتوماتیک، حجم تولیدات بالا، شخصی سازی های انبوه، و تولید سودآور محصولات می شود.
همانگونه که اینترنت اشیا، باعث رشد و توسعه انقلاب صنعتی چهارم می شود، عوامل انسانی تاثیرگذاری کمتری بر فریندهای ماشینی و کسب و کار داشته و بنابراین تمرکز شرکت ها بر خروجی های کسب و کارشان بیشتر می شود. این امر باعث افزایش اتوماسیون و ارتقای چابکی کسب و کار در سازمانها شده و خدمت رسانی سازمانها به مشتریانشان را نیزبهبود می بخشد.
همچنین، در این راستا شاهد تغییر و تحول نقش عوامل انسانی در تولید هستیم. کارگران به طور روزافزون اطلاعات متناسب با کار و ابزارهای هوشمند فرایند تولید را درهر مرحله از کار خود دریافت می کنند. به منظور تسهیل در این فرایند، سامانه های پشتبان تولید نیز در حال انتقال از سیستمهای تولید ارتباطی به فرایندهای کسب و کار مبتنی بر داده و بهینه سازی هستند.
دادههای بزرگ پردازش شده
درواقع، دادههای تله متری بدست آمده از ماشین ها به خودی خود ارزش چندانی ندارند. به منظور کاربردی کردن اینترنت اشیا در واقعیت، شرکتها نیاز دارند که آن داده ها را در یک زمینه کسب و کاری مرتبط پیادهسازی کنند. به عبارت دیگر، دادههای حسگر نیز باید توسط سامانههای کسب و کار ذخیره شده در عواملی نظیر مواد، محصولات، مشتریان، موجودی انبار، داراییها و غیره، تقویت شوند. این امر، دادههای خام را معنادار و قابل استفاده نموده و سازمانها را قادر می سازد که اهداف خود را برای دستیابی به خروجیهای بهبودیافته کسب و کار و تصمیمگیریهای بهتر محقق کنند.
ظهور پلتفرمها و کاربردهایی که میتوانند مقادیر زیادی از دادههای بزرگ را از ابزارهای متصل به وسیله ابر انتقال دهند، گام رو به جلوی بسیار مهمی در این زمینه است. اما موضوع در مواردی که هیچ گونه ارتباطی در دسترس نیست، به چه صورت است؟ و همچنین در مواردی که پنهان بودن یک عنصر تعیین کننده است، به چه صورت می باشد؟
راه حل این مسئله نیز فرایند رایانش لبه ای است. رایانش لبهای را به عنوان یک شکل جدید از رایانش توزیعی در نظر بگیرید که در آن دادهها، کاربردها، و فرایندهای کسب و کار در کنار منبع دادههای تولید شده پردازش می شوند. قابلیت توسعه و اجرای فرایندهای کسب و کار در لبه، این امکان را به سازمانها و کارخانه ها می دهد تا به طور کامل مکانیزه شده و عملیاتشان را به صورت مستقل اجرا کنند، حتی در مواقعی که پهنای باند پایین است و یا جایی که الزامات امنیتی و مقرراتی خاص تاکید میکنند که داده ها به جای پردازش ابری، باید به صورت محلی پردازش شوند.
امروزه رایانش لبهای نیز همانند اینترنت اشیا در حال فراگیری است. بر طبق گفته گزارش شرکت بین المللی داده، 70 درصد پیاده سازی اینترنت اشیاء تا سال 2023، شامل تصمیم گیری مبتنی بر لبه بوده که اهداف راهبردی و عملیاتی سازمانها را تقویت میکند. این گزارش همجنین بیان میدارد که تا سال 2023، 70 درصد کسب و کارها ادر سطوح مختلفی از پردازش دادهها در لبه اینترنت اشیا، اجرا خواهند شد. در همین راستا تا آن زمان،سازمانها نیز حدود 16 میلیارد دلار در زمینه زیرساخت اینترنت اشیا مبتنی بر لبه، سرمایهگذاری خواهند نمود.
مدلهای جدید کسب و کار
نتیجهای که میتوان از تمام این مباحث گرفت این است که هم اکنون سازمانها به دنبال پیاده سازی الزامات کلیدی چشم انداز انقلاب صنعتی چهارم می باشند که عبارت است از استفاده هوشمند از داده ها به منظور دستیابی به خروجی های بهتر کسب و کار.
همانگونه که امروزه شاهد دستیابی به دادههای اینترنت اشیا از دارایی موجود در این زمینه هستیم، شرکتها نیز از تحلیلهای تکمیلی و یادگیری ماشین که میتوانند الزامات حفظ و نگهداری ماشین را پیش بینی کنند، استفاده میکنند و همچنین میتوانند از این طریق از به وجود آمدن خرابیها یا اصطلاحاً “نگهداری پیش بینی کننده” جلوگیری کنند.
اما این هنوز نقطه شروع است. جریان ورودی دادهها حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی از چگونگی استفاده مشتریان از داراییها و انتظارات آینده آن ها است. شرکتهای پیشرو در صنعت، با استفاده از این دادهها به دنبال بهبود خدمات و تجربه مشتریانشان هستند. نمونه این کار را میتوان در مدلهای کسب و کار «محصول به عنوان خدمت» مشاهده نمود. شرکتها با در دست داشتن دادههای فراوان جهت ارزیابی عملکرد دارایی و تجربه مشتری شان، میتوانند هزینه های عملیاتی خود را،نظیر نصب یک دستگاه اچ واک به منظور سرد کردن مرکز داده، به صورت دقیقتری محاسبه نمایند. از این طریق، شرکتها می توانند از فروش دستگاههای اچ واک به سمت فروش خدمات تجهیزات کنترل شده با دما گام بردارند.
در این مدل، مسئولیت تضمین کارکرد دستگاه بر عهده تولیدکننده است. به عنوان مثال اگر داراییها به گونه ای کم شوند که موجب نقض توافقنامه سطح خدمات شود، در این حالت تولیدکننده پاسخگو و مسئول این کار است. اما برای بیشتر شرکتها، منافع این سیستم از ریسکها و خطرات آن بیشتر است. با در دست داشتن مداوم دادههای حسگر، تولید کننده می تواند الزامات نگهداری را پیش بینی کرده و از موقعیتهایی که منجر به خرابی میشود جلوگیری کند. همچنین میتواند یک سرویس انتها-به-انتها مبتنی بر مدل اشتراکی ارائه دهد و نهایتاً این مسئله میتواند به ایجاد جریان درآمدهای بلندمدت پایدار برای تولیدکننده منجر شود. این امر نشان دهنده قدرت اینترنت اشیا است.
در صورت علاقه به موضوع فناوری اینترنت اشیا، مقاله هر آنچه که نیاز است درباره انقلاب صنعتی چهارم بدانید! را نیز در صورت تمایل مطالعه کنید.
پاسخها