تحلیل ساختار سرمایه در سازمان‌ها بر اساس آمار روز

اگر به دنبال افزایش کیفیت سرمایه­‌گذاری هستید، می­­توانید کار خود را با بررسی ترازنامه‌­ها شروع کنید.

اگر به عنوان سرمایه‌­گذار به دنبال خرید سهام شرکت­‌های خوب می­گردید، می­توانید با بررسی ترازنامه‌­ها فرصت­‌های سرمایه­‌گذاری در شرکت­‌های مختلف را بررسی­کنید.

درواقع با بررسی سرمایۀ ­درگردش (working capital)، عملکرد­ دارایی(asset performance) و ساختار سرمایه(capital structure) می­توانید قدرت ترازنامه و کیفیت سرمایه­‌گذاری در شرکت­های مختلف را ارزیابی کنید.

به کاربرد عاقلانۀ واژه­‌های بدهی (debt) و موجودی(equity) در ترازنامه‌­ها توجه کنید زیرا این واژه­‌ها شاخص ترازنامه­‌های قوی هستند. به عبارت دیگر در ساختار سرمایۀ سالم باید میزان بدهی­ کم و موجودی خالص زیاد باشد همۀ این موارد نشان­دهندۀ کیفیت سرمایه‌­گذاری است.

در این مقاله به بررسی ترازنامه‌­ها (balance sheet) براساس ساختار سرمایۀ شرکت‌­ها می­پردازیم.

نکته‌های مهم:

ساختار سرمایه: ترکیبی از میزان بدهی و حقوق سهام‌­دارن است.

حقوق سهام­‌داران: معادل تمام سهام‌­های ممتاز و عادی شرکت به علاوۀ درآمد خالص است.

عناصر تشکیل­ دهنده مفهوم بدهی متفاوت است، اما معمولاً بدهی شامل: تسهیلات کوتاه­ مدت، بدهی‌­های دراز­مدت، جمع بدهی­‌های عملیاتی(operating leases) و سهام ممتاز قابل بازخرید(redeemable preferred stock) است.

نسبت­‌های مهم برای ارزیابی ساختار سرمایه شامل: نسبت بدهی(debt ratio)، نسبت بدهی به حقوق سهام­‌داران(debt-to-equity ratios)، نسبت سرمایه(capitalization ratio) است.

رتبه ­بندی­‌هایی که سازمان‌­های رتبه ­بندی اعتباری منتشر می­کنند، به ارزیابی کیفیت ساختار سرمایۀ شرکت‌ها کمک می­کند.

اصطلاحات مربوط به ساختار سرمایه

ساختار سرمایه

این اصطلاح به سرمایۀ درازمدت (long-term capital) شرکت اشاره می­کند. درواقع ساختار سرمایه ترکیبی از میزان بدهی(debt) و حقوق سهام‌­داران(equity) است. ساختار سرمایه، نوعی منبع مالی دائمی برای شرکت‌­ها است. به عبارت دیگر ساختار سرمایه از توسعه و دارایی­‌های شرکت پشتیبانی می­کند. اگر بخواهیم ساختار سرمایه را با کمک علم ریاضی تعریف کنیم، به فرمول زیر می­رسیم:

 حقوق کل سهام­داران+ تعهدات بدهی =ساختارسرمایه

همچنین می­توانیم این فرمول را با استفاده از علائم اختصاری به شکل زیر عنوان کنیم

Capital structure = DO+TSE

همان­طور که پیداست DO شکل اختصاری تعهدات بدهی و TSE هم شکل اختصاری حقوق کل سهام‌­داران است.

شاید تاکنون واژه­‌های(capitalization structure) یا(capitalization) شنیده باشید. توجه کنید که این واژه­­‌ها نیز به معنی ساختار سرمایه است.

حقوق سهام­‌داران(Equity)

به نظر می­رسد تعریف این اصطلاح کار ساده­ای باشد. در ساختار سرمایه، حقوق سهام‌­داران از رابطۀ زیر به ­دست می‌­آید:

سهام­‌های ممتاز و عادی شرکت+ درآمد خالص

در واقع عدد حاصل نشان ­دهندۀ سرمایۀ ثابت (invested capital) است. این عدد در بخش حقوق سهام­‌دارن در ترازنامه ذکر می­شود.

ساختار سرمایه، از رابطۀ سرمایۀ ثابت+ میزان بدهی به­ دست می‌­آید.

بدهی

تعریف این اصطلاح به دلیل ابهام ذاتی آن کار راحتی نیست. معمولاً در مقاله­‌های مربوط به سرمایه­‌گذاری بدهی را تعهدات مالی(debt liabilities) در نظر می­گیرند. اما باید توجه داشته باشیم که، اصطلاح تعهدات مالی با بدهی عملیاتی(operational liabilities) تفاوت دارد. در واقع مورد اول، بخش بدهی ساختار سرمایۀ را تشکیل می­دهد. با این وجود تحلیل­گران هنوز دربارۀ عناصر تشکیل ­دهندۀ بدهی عملیاتی اتفاق نظر ندارند. درواقع بسیاری از تحلیل­گران عنصر بدهی را معادل بدهی طولانی ­مدت در نظر می­گیرند. البته این تعریف تا حدودی ساده ­انگارانه است. به عبارت دیگر بخش بدهی ساختار سرمایه باید شامل: وام­‌های کوتاه ­مدت همراه با سند پرداختی(payable notes)، بدهی­‌های طولانی ­مدت، دو سوم اجارۀ عملیاتی و سهام ممتاز قابل­بازخرید(redeemable preferred stock) باشد.

معرفی نسبت­‌های اعمال شده بر روی ساختار سرمایه

به ­طور کلی تحلیل­گران از سه نسبت برای ارزیابی قدرت ساختار سرمایه استفاده می­کنند. در ادامه به معرفی آن­ها می­پردازیم.

 دو مورد اول یعنی نسبت بدهی(debt ratio) و نسبت بدهی به حقوق سهام‌­داران(debt-to equity ratio) از معیارهای رایج هستند. اما نسبت سوم یعنی نسبت سرمایه(capitalization ratio)، دید دقیق­‌تری از ساختار سرمایه شرکت ارائه می­دهد. پس با توجه به مطالب ذکر شده می­توانیم بگوییم هر چقدر میزان بدهی­‌های شرکت بیشتر باشد، حقوق سهام­‌دارن به همان اندازه کاهش خواهد یافت. پس بدین ترتیب ساختار سرمایه هرمی(leveraged) می­شود.

از نقاط ضعف نسبت بدهی (debt ratio) می­توان به گسترگی آن اشاره کرد. همچنین در این روش تعهدات مالی و بدهی عملیاتی یکسان درنظر گرفته­ می­شود.

این انتقادها درمورد نسبت بدهی به حقوق سهام­‌داران نیز صادق است. بدهی­‌های عملیاتی جاری و خصوصاً غیرجاری(current and noncurrent operation liabilities) ، در واقع تعهداتی هستند که برای همیشه با شرکت همراه خواهند بود. برخلاف بدهی‌­ها(debts)، بدهی‌­های عملیاتی (operational debts) بازپرداخت ثابت یا بهره ندارند.  اما نسبت سوم یعنی نسبت ساختار سرمایه ، مؤلفۀ بدهی شرکت را با مؤلفۀ حقوق سهام‌­دارن مقایسه می­کند برای همین تصویر صحیح‌­تری از ساختار سرمایۀ شرکت در اختیار شما می­گذارد. این نسبت به شکل درصد عنوان می­شود. بنابراین درصد پایین نشان­دهندۀ وضعیت مناسب حقوق سهام­‌داران است.

رابطۀ مطلوب بین بدهی و حقوق سهام­‌داران

متأسفانه، در این زمینه هیچ نسبت جادویی وجود ندارد تا بتوانید از آن به عنوان راهنما استفاده کنید. در واقع مناسب­ترین نسبت بین بدهی و حقوق سهام­‌داران با توجه به نوع صنعت یا کسب و کار و میزان توسعه شرکت متغییر خواهد بود.

سرمایه­‌گذاران ترجیح می­دهند پول خود را در شرکت­‌هایی با ترازنامۀ قوی سرمایه گذاری کنند. پس می­توانیم بگوییم در ترازنامۀ مناسب باید میزان بدهی پایین­تر از حقوق سهام­‌داران باشد.

مفهوم اهرام مالی

در علم اقتصاد، اهرام مالی به مثابۀ شمشیری دولبه است. استفادۀ هوشمندانه از این مفهوم، باعث افزایش منابع مالی در دسترش شرکت می­شود. در نتیجه شرکت با استفاده از این منابع مالی می­تواند رشد و توسعه پیدا کند. بنابراین استفاده درست از این مفهوم سودمند است.

باید توجه داشته باشیم که میزان بدهی زیاد درست به اندازۀ میزان بدهی پایین نگران­ کننده است. به عبارت دیگر میزان بدهی کم، به این معنی است که شرکت به جای استفاده از دارایی‌­های خود بیشتر به سهام وابسته است. منظور ما از اهرام مالی این است که، شرکت می­تواند با استفاده از وجوه قرضی(borrowed funds) حتی پس از پرداخت بهره و کارمزد، سود بیشتری کسب کنند. اما برای این­که بتوانید از این راهبرد به شکل موفقیت­آمیز استفاده کنید، باید از قبل سابقۀ خوبی در زمینۀ پرداخت تعهدات مالی داشته باشید.

 اهرام مالی بیش از اندازه

 متاسفانه شرکت­‌هایی که بدهی بالایی دارند، با مشکلات فراوانی مواجه هستند. به عنوان مثال طلبکاران، فعالیت­های شرکت را محدود می­کنند. به عبارت دیگر، آزادی عمل شرکت را سلب می­کنند. همچنین ممکن است این شرکت­ها به دلیل پرداخت هزینه و بهرۀ بالا، کاهش سودآوری را تجربه کنند. اگر بازار رقابتی باشد، احتمالاً رقبا از این فرصت برای افزایش سهم خود در بازار استفاده می­کنند. در بدترین شرایط هم ممکن است شرکت مجبور شود، اعلام ورشکستگی کند.

آژانس­‌های رتبه­‌بندی اعتباری

خوشبختانه در بسیاری از کشورهای دنیا این فرصت وجود دارد تا شرکت‌­ها با استفاده از منابع اطلاعاتی مناسب میزان بدهی خود را تنظیم کنند. (Moody’s)، (S&F) و(Fitch)  همه نمونه‌­هایی از آژانس­‌های رتبه‌­بندی اعتباری هستند.

آژانس‌­های رتبه­‌بندی اعتباری، توانایی شرکت­‌ها را در پرداخت اصل مبلغ بدهی و سود بانکی براساس اوراق تجاری و قرضه تعیین می­کنند. آژانس­‌های رتبه­‌بندی اعتبار، بین سرمایه‌­گذاری(investment grade) و غیر­سرمایه‌­گذاری  (non-investment grade)تمایز قائل می­شوند.

به عنوان سرمایه‌­گذار، باید از دیدن رتبه اعتباری بالای شرکت مورد نظر خود خوشحال شوید. اما اگر شرکت مورد نظر شما رتبۀ اعتباری پایینی دارد باید با احتیاط رفتار کنید.

رابطۀ مطلوب بین بدهی و حقوق سهام­‌داران

متأسفانه، در این زمینه هیچ نسبت جادویی وجود ندارد تا بتوانید از آن به عنوان راهنما استفاده کنید. در واقع مناسب­ترین نسبت بین بدهی و حقوق سهام­‌داران با توجه به نوع صنعت یا کسب و کار و میزان توسعه شرکت متغییر خواهد بود.

سرمایه­‌گذاران ترجیح می­دهند پول خود را در شرکت­‌هایی با ترازنامۀ قوی سرمایه گذاری کنند. پس می­توانیم بگوییم در ترازنامۀ مناسب باید میزان بدهی پایین­تر از حقوق سهام­‌داران باشد.

مفهوم اهرام مالی

در علم اقتصاد، اهرام مالی به مثابۀ شمشیری دولبه است. استفادۀ هوشمندانه از این مفهوم، باعث افزایش منابع مالی در دسترش شرکت می­شود. در نتیجه شرکت با استفاده از این منابع مالی می­تواند رشد و توسعه پیدا کند. بنابراین استفاده درست از این مفهوم سودمند است.

باید توجه داشته باشیم که میزان بدهی زیاد درست به اندازۀ میزان بدهی پایین نگران­ کننده است. به عبارت دیگر میزان بدهی کم، به این معنی است که شرکت به جای استفاده از دارایی‌­های خود بیشتر به سهام وابسته است. منظور ما از اهرام مالی این است که، شرکت می­تواند با استفاده از وجوه قرضی(borrowed funds) حتی پس از پرداخت بهره و کارمزد، سود بیشتری کسب کنند. اما برای این­که بتوانید از این راهبرد به شکل موفقیت­آمیز استفاده کنید، باید از قبل سابقۀ خوبی در زمینۀ پرداخت تعهدات مالی داشته باشید.

 اهرام مالی بیش از اندازه

 متاسفانه شرکت­‌هایی که بدهی بالایی دارند، با مشکلات فراوانی مواجه هستند. به عنوان مثال طلبکاران، فعالیت­های شرکت را محدود می­کنند. به عبارت دیگر، آزادی عمل شرکت را سلب می­کنند. همچنین ممکن است این شرکت­ها به دلیل پرداخت هزینه و بهرۀ بالا، کاهش سودآوری را تجربه کنند. اگر بازار رقابتی باشد، احتمالاً رقبا از این فرصت برای افزایش سهم خود در بازار استفاده می­کنند. در بدترین شرایط هم ممکن است شرکت مجبور شود، اعلام ورشکستگی کند.

آژانس­‌های رتبه­‌بندی اعتباری

خوشبختانه در بسیاری از کشورهای دنیا این فرصت وجود دارد تا شرکت‌­ها با استفاده از منابع اطلاعاتی مناسب میزان بدهی خود را تنظیم کنند. (Moody’s)، (S&F) و(Fitch)  همه نمونه‌­هایی از آژانس­‌های رتبه‌­بندی اعتباری هستند.

آژانس‌­های رتبه­‌بندی اعتباری، توانایی شرکت­‌ها را در پرداخت اصل مبلغ بدهی و سود بانکی براساس اوراق تجاری و قرضه تعیین می­کنند. آژانس­‌های رتبه­‌بندی اعتبار، بین سرمایه‌­گذاری(investment grade) و غیر­سرمایه‌­گذاری  (non-investment grade)تمایز قائل می­شوند.

به عنوان سرمایه‌­گذار، باید از دیدن رتبه اعتباری بالای شرکت مورد نظر خود خوشحال شوید. اما اگر شرکت مورد نظر شما رتبۀ اعتباری پایینی دارد باید با احتیاط رفتار کنید.

ساختار سرمایه چیست؟

ساختار سرمایه، بدهی و همچنین حقوق سهام‌داران را در ترازنامه شرکت نمایش می‌دهد. درک ساختار سرمایه به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا توان ترازنامه و سلامت مالی شرکت را ارزیابی کنند. به همین ترتیب، این ساختار به سرمایه گذاران در تصمیم‌­گیری آنها در سرمایه­‌گذاری کمک می‌نماید.

موسسه رتبه‌بندی اعتباری چیست؟

موسسه رتبه‌بندی اعتباری، شرکتی است که رتبه بندی را برای بدهی­‌هایی ارائه می‌دهد که توسط شرکت مطرح شده است. هر موسسه‌ای نظیر مودیز یا استاندارد اند پورز، بدهی را  بر اساس توانایی شرکت برای پرداخت اصل پول و سود آن به بدهکاران رتبه بندی می‌کند. هر موسسه‌ای روش رتبه بندی مخصوص به خود را دارد. معمولاً،  هرچه رتبه‌بندی بالاتر باشد، ریسک کردن برای سرمایه‌گذاران بهتر است چرا که شرکت آنچه را که قرض گرفته است به سرمایه‌گذاران پس خواهد داد.

تفاوت بین نسبت بدهی به سرمایه (DE) و نسبت دارایی به سرمایه چیست؟

نسبت بدهی به سرمایه، وضعیت بدهی شرکت را با وضعیت دارایی آن مقایسه می‌کند. برای محاسبه‌ این نسبت، جمع بدهی به کل دارایی تقسیم می‌شود. نسبت بدهی‌ بلند مدت به نسبت دارایی به سرمایه (یکی از چندین ضریب سرمایه گذاری)، بدهی‌های بلند مدت را با ساختار سرمایه‌ شرکت مقایسه می‌کند، که با بدهی بلند مدت و کل دارایی صاحبان سهام  نمایش داده می‌شود. برای محاسبه‌ نسبت سرمایه‌ گذاری بلند مدت، بدهی بلند­مدت بر جمع بدهی بلندمدت و دارایی سهام‌داران تقسیم می‌شود.

حرف آخر

ساختار سرمایۀ سازمان­‌ها، ترکیبی از حقوق سهام­‌دارن و بدهی­‌ها است که در ترازنامه ذکر می­شود. از آن­جایی که معیار دقیقی در دسترس نیست، معمولاً میزان بدهی پایین و سطح بالای حقوق سهام­‌دارن مطلوب تلقی می­شود. رتبه‌­بندی­های اعتباری، به تحلیل ساختار سرمایۀ سازمان کمک می­کند. در واقع سرمایه­‌گذاران و تحلیل‌گران می­تواند وضعیت مالی شرکت مورد نظر خود را در مقایسه با سایر رقبا ارزیابی کنند. همچنین رتبه‌­بندی­‌های اعتباری باعث شناخت بهتر ساختار سرمایۀ سازمان‌­ها می­شود.

منبع

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *